اقتصاد مقاومتی اقدام و عمل

اقتصاد مقاومتی اقدام و عمل

اقتصاد مقاومتی اقدام و عمل

اقتصاد مقاومتی اقدام و عمل

طبقه بندی موضوعی
بایگانی


با توجه به اهمیت نام‌گذاری سال‌ها توسط مقام معظم رهبری در این مطلب به چرایی انتخاب نام اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل» برای سال 1395 می‌پردازم.

علت نام گذاری سال ۹۵ به سال اقتصاد مقاومتی اقدام و عمل چیست؟

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی میانا، امام خامنه‌ای (مد) در پیام نوروزی امسال فرمودند: «گزارشی که برادران ما در دولت به من دادند، نشان میدهد که کارهای وسیعی کرده‌اند؛ منتها این کارها کارهای مقدماتی است؛ کارهایی است در زمینه‌ی بخشنامه‌ها و دستورها به دستگاه‌های مختلف؛ اینها کارهای مقدماتی است؛ اما آنچه که لازم است ادامه پیدا کند، عبارت است از اقدام کردن و عمل کردن و روی زمین، محصول کار را به مردم نشان دادن؛ این آن چیزی است که وظیفه‌ی ما است؛ که من ان‌شاءالله در سخنرانی شرحش را به آحاد ملت عزیزمان عرض خواهم کرد. بنابراین آنچه که من به عنوان شعارِ امسال انتخاب می‌کنم، عبارت است از "اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل". این، راه و جاده‌ی مستقیم و روشنی است به سمت آن چیزی که به آن احتیاج داریم.»

رهبر معظم انقلاب در راستای توجه همگان به اولویتدارترین مسأله سال پیش روی کشور اقدام به نام‌گذاری سال در سخنان پس از تحویل سال نو می‌نماید که از ابتدای رهبری معظم له تا کنون به شرح زیر می‌باشد:

۱۳۶۹: تأکید بر «تحول درونی و اصلاح امور»

۱۳۷۰: تأکید بر «صبح روشنی»

۱۳۷۱: تأکید بر «تحکیم معنویت»

۱۳۷۲: تأکید بر «عدالت اجتماعی»

۱۳۷۳: تأکید بر «صرفه‌جویی»

۱۳۷۴: تأکید بر «وجدان کاری، انضباط اجتماعی، انضباط اقتصادی»

۱۳۷۵: تأکید بر «ضرورت پرهیز از اسراف و حفظ ثروت و منابع عمومی کشور»

۱۳۷۶: تأکید بر «توجه به معنویات و فضایل اخلاقی»

۱۳۷۷: تأکید بر «صرفه‌جویی و پرهیز از اسراف، قناعت و پایداری بر مواضع اسلامی و انقلابى

۱۳۷۸: امام خمینى رحمت‌الله‌علیه

۱۳۷۹: امیرالمؤمنین، علی بن ابی‌طالب علیه السلام

۱۳۸۰: اقتدار ملی و اشتغال آفرینی

۱۳۸۱: عزّت و افتخار حسینى

۱۳۸۲: نهضت خدمت‌‌رسانی به مردم

۱۳۸۳: پاسخگویى سه قوه به ملت ایران

۱۳۸۴: همبستگى ملى و مشارکت عمومى

۱۳۸۵: پیامبر اعظم صلّی الله علیه و آله

۱۳۸۶: اتحاد ملى و انسجام اسلامى

۱۳۸۷: نوآوری و شکوفایی

۱۳۸۸: اصلاح الگوی مصرف

۱۳۸۹: همت مضاعف و کار مضاعف

۱۳۹۰: جهاد اقتصادی

۱۳۹۱: تولید ملى، حمایت از کار و سرمایه ‌ایرانى

۱۳۹۲: حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی

۱۳۹۳: اقتصاد و فرهنگ، با عزم ملی و مدیریت جهادی

۱۳۹۴: دولت و ملّت، همدلی و هم‌زبانی

۱۳۹۵: اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل

وقتی این نام‌ها را بررسی می‌کنیم درمی‌یا‌بیم که اقتصاد رنگ و بوی بیشتری در آنها دارد، خصوصاً در چند سال اخیر، اما چرا رهبری عزیز این نام را برای امسال تعیین کرده، نیاز به کنکاش بیشتر در بیانات ایشان دارد.

در بررسی‌های سخنان امام امت در باب اقتصاد مقاومتی درمی‌یابیم که ایشان از سال ۸۶ این لفظ را مطرح کرده‌اند.

این نکته بسیار مهم این است که چرا سال ۸۶ حضرت آقا این مطلب را مطرح می‌‌کند؟  چرا که در سال ۸۶ اقتصاد ما در سطح بین الملل، تقریباً در بهترین وضعیت خودش به سر می‌برد و مقادیر بسیار  زیادی نفت را می‌توانستیم با قیمت نسبتاً بالا بفروشیم و کشورهای غربی به جهت بحران‌های مالی که در سال ۲۰۰۸ اتفاق افتاده بود، آماده بودند نهایت همکاری را با ما داشته باشند و خیلی از کالاهایی که تحریم بودیم را به راحتی با قیمت مناسب و حتی به صورت اقساطی در اختیار ما قرار می‌دادند.

در این شرایط، بسیاری از شرکت‌های غربی تحریم هایی را که قبلاً وجود داشت به صورت یک جانبه کنار گذاشتند. در چنین فضایی حضرت آقا هشدار دادند که جنگ بعدی ما جنگ اقتصادی است، ولی متأسفانه توجه زیادی نشد و بیشتر لطماتی که ما بعداً متحمل شدیم به خاطر این بی توجهی بود.

اما خود لفظ اقتصاد مقاومتی را حضرت آقا  اولین بار سال ۸۹ استفاده کردند و در سخنرانی که در جمع کارآفرینان داشتند، تأکید کردند که ما باید یک الگوی اقتصادی مقاومتی را اجرا کنیم.

به طور کلی تأکیدِ مقام معظم رهبری بر مقاوم سازی اقتصاد و توانمند سازی درونی اقتصاد را ما می‌توانیم از اواسط دهه ۸۰ رصد کنیم اما ادبیات اقتصاد مقاومتی را ایشان در سال های ۱۳۹۰ و ۱۳۹۱ مطرح کردند و جوانب این نظریه را در سلسله سخنرانی‌هایی تبیین کردند و بعد از سال ۹۱ ما با یک نظریه نسبتاً منسجم در حوزه اقتصاد مواجه هستیم که عنوان آن را به اصطلاح اقتصاد مقاومتی گذاشتند.

اما شاید مهم ترین اتفاقات در حوزه اقتصاد مقاومتی در سال ۹۲ افتاد. در دو ماه پایانی سال ۹۲ ما مواجه هستیم با چند اتفاق خیلی مهم.

اولین آن مسئله ابلاغ سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی است. مجموعههایی به دستور مقام معظم رهبری در نهادهای تصمیمگیری مانند مجمع تشخیص مصلحت نظام و یک مجموعه در دانشگاه‌ها، روی محتوای این نظریه بررسی کرده بودند و مطالعاتی را انجام داده بودند.

پیشنویس این سیاست‌ها در سال ۹۲ آماده شد و چندین رفت و برگشت بین نهادهای تصمیم‌گیرنده مثل مجمع تشخیص مصلحت نظام و دانشگاه‌ها واساتید دانشگاه‌ها اتفاق افتاد و در نهایت بعد از تصویب در مجمع تشخیص مصلحت و اصلاحاتی که خود حضرت آقا لازم می دیدند، این سیاست‌ها در بیست و چهار بند ابلاغ شد، که از اهمیت خیلی زیادی برخوردار است و شاید مهم‌ترین بحث در سیاست‌های ابلاغی این بود که در مقدمه سیاست‌ها به این که ما با یک جنگ تحمیلی اقتصادی مواجه هستیم و باید ساختار اقتصاد را برای این جنگ آماده و تقویت بکنیم مطرح شد.

«خب، راه درست این است که ما خودمان را در درون تقویت کنیم و استغنا پیدا کنیم. دنیا به کشوری که غنی باشد و قوی باشد احترام می‌گذارد؛ مجبور است احترام بگذارد. اگر کشور ایران اسلامی قوی باشد و غنی باشد، همان کسانی که امروز دارند شاخ‌وشانه می‌کشند، همین‌ها می‌آیند پشت دروازه‌ی ما می‌ایستند و منّت‌کشی می‌کنند.»

«تجربه‌ی ۳۷ ساله‌ی جمهوری اسلامی نشان می‌دهد که ما باید خودمان را تقویت کنیم، قوی کنیم؛ از لحاظ فکری قوی کنیم، از لحاظ سیاسی قوی کنیم، از لحاظ اقتصادی قوی کنیم، از لحاظ فرهنگی قوی کنیم، از لحاظ علمی قوی کنیم. وقتی قوی شدیم، طبعاً عزّت پیدا خواهیم کرد؛ امروز عزّت یک ملّت در دنیا به اینها است.»

واقعیت آن است که آنچه تاکنون باعث شده علیرغم تمایل و تأکید مکرر تصمیم گیران کشور به این هدف نائل نشویم حفظ ساختارهای ضد توسعه‌ای موجود و اصرار بر دست‌کاری متغیرهای سطحی و ظاهری محدود به بخش‌های اقتصادی کشور است؛ حال‌آنکه وجود و تداوم مشکلات عمیق اقتصادی ریشه در ساختارهای غیراقتصادی معیوب در کشور دارد. بدون اصلاح این ساختارها تلاش‌ها برای نیل به جامعه‌ای با اقتصادی مقاوم ناکام مانده و یا نتیجه‌ای محدود خواهد داشت. باید اذعان نمود که ریشه‌ی ساختارهای معیوب فعلی که به مانعی مزمن در مسیر پیشرفت جامعه در همه ابعاد تبدیل شده‌اند نگرش فکری-فلسفی غیرتوسعه‌ای نسبت به انسان، حیات مادی و جایگاه انسان در این جهان است لازم به ذکر است که طی این مسیر نیاز به صبر و زمان و از آن مهم‌تر مشارکت همه‌ی اجزاء نظام (نه صرفاً دولت و قوه‌ی مجریه) دارد. با توجه به شرایط بسیار حساس کشور در داخل و در منطقه و جهان، امید است با عزمی جدی و واقعی همه‌ی ارکان نظام در این راه قدم بردارند تا حاصل آن قرار گرفتن در مسیری باشد که انتهای آن جامعه‌ای توسعه‌یافته و بنابراین متعالی و مقاوم در همه ابعاد است، خواهد بود

درنهایت باید تأکید نمود که پس از تقریباً سه سال از ابلاغ سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی، مجدداً نام‌گذاری یک سال به نام اقتصاد مقاومتی، نشان می‌دهد که نظریه‌پرداز اقتصاد مقاومتی از عملکرد نظام اقتصادی در راستای اصول اقتصاد مقاومتی راضی نیست یا اصلاً مسئولین و مدیران میانی مفهوم اصلی اقتصاد مقاومتی را به‌طور صحیح درک ننموده‌اند.

 

 البته نباید فراموش نمود که اقتصاد مقاومتی مختص دوره تحریم نیست، زیرا رفتار امپریالیست جهانی در ۴ دهه گذشته نشان داده است که به نقطه مشترک با جمهوری اسلامی ایران نخواهد رسید و مهم‌ترین، مؤثرترین و آخرین ابزار خود یعنی فشار و تحریم‌های اقتصادی کماکان با بهانه‌های مختلف باقی خواهد ماند، پس تا زمانی که آرمان‌های انقلاب باقی است باید به‌طور عملی به اصول اقتصاد مقاومتی پایبند بود و با موفقیت درزمینهٔ اقتصاد، نظام جمهوری اسلامی ایران نشان خواهد داد که این نظام دچار امتناع تفکر نیست و می‌تواند با تولید کالاهای پیچیده نه‌تنها قدرت رقابت‌پذیری بین‌المللی بالایی داشته باشد بلکه با تقویت سیستم اقتصادی یک حاشیه امنیت برای آرمان‌های فرهنگی و سیاسی انقلاب نیز ایجاد خواهد کرد.البته شرایط کنونی اقتصاد ایران فاصله بسیار زیادی با اصول اقتصاد مقاومتی دارد و از زمان ابلاغ سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی نیز در جبران این شکاف فعالیت خاصی توسط سه قوا انجام‌نشده است و انتظارات به آینده است.

 

نگارنده: باقر غفاری

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۳:۱۳
محمد رضا عابدی
برداشتن پیچ وخم های اداری از سر راه اصناف وکسبه با توجه به اینکه اکثر اقشار بیکاران در حال حاضر به این سمت حرکت نموده اندویا درصدد تاسیس واحد صنفی هستند، لذا همکاری ادارات و سازمانها خصوصا شهرداری ها،دارائی،بهداشت،برق و.. با این بخش وحمایت از آنها وکم کردن عوارض های غیر لازم در جهت تشویق آنها بایست در عمل در دستور کار قرار گیرد.
به گزارش سوک ؛ رهبر معظم انقلاب دوباره سال جدید را به مقوله اقتصاد اختصاص دادند ومعمولا ایشان به نکات برجسته وخلاء های مهم ومورد نیاز کشور اشاره می کنند وخواهان رفع این مهم ها هستند .

سالهای گذشته را به یاد داریم که هریک به شعاری مزین شد و حالا مسئولین و ما چه کردیم و چه میبایست می کردیم ونکردیم بماند معظم له با اشراف که نسبت به مسائل مهم کشوری دارند دوباره امسال را به اقتصاد مقاومتی اختصاص دادند .

بنظر می رسد علت تامه این نامگذاری این است که به همه مسئولین گوشزد و تذکر داده اند که بیائید دربرنامه ریزیها ومدیریت هااز مرحله شعار روی کاغذ به عمل درآئید .

وی به نوعی تلویحی از عدم اجرای این مقوله گلایه مندند  ایشان در سخنان سالهای قبل براین نکته اشاره داشتند :

*اقتصاد خود را باید با احیا کردن و حمایت از بخش تولید داخلی وخصوصی ومصرف تولیدات داخلی  مصون کنیم

* تاکید بر همکاری قوای سه گانه خصوصا قویه  مجریه و  مساعدت مردم به دولت در اجرای اقتصاد مقاومتی داشتند

* اقتصادمقاومتی یک پاسخ است به اینکه ما چه کنیم که اقتصادمان را مقاوم کنیم که در برابر حوادث وطوفانها وبحرانهای اقتصادی کمترین ضرر را کنیم واحتیاجمان را به خارج کم نماییم

حال وظیفه ما ومسئولین در اجرا و اقدام و عمل به شعار سال چیست؟! راهکارهای عملی تحقق شعار سال 95 چیست ؟! برای پاسخ لازم است در ابتداء با آسیب شناسی اقتصادی معضل ومشکلات اقتصادی را تبیین  کنیم وسپس به راه کار ها اشاره کنیم.در ذیل به چند مورد خیلی مهم وبرجسته آن اشاره میشود.

1 ؛ همانطوریکه همه میدانیم مشکل ومعضل اصلی امروزه کشور بیکاری وعدم اشتغال جوانان پرانرژی وتازه نفس تحصیلکرده آماده بکار در کشور است بطوریکه در هرخانواده کم وبیش یکی دو جوان بیکار جویای کار وجود داردوآمار بیکاری از 2الی 3میلیون نفر به حدود 5ملیون نفر رسیده است

2؛کاهش قدرت خرید مردم به نحوی که همه مردم به نوعی با مشکلات اقتصادی درحال دست وپنجه نرم کردنند

3؛تعطیلی بسیاری از کارخانجات وبنگاه های اقتصادی اشتغال زا واخراج کارگران قراردادی وبعضا دائم

4؛ زیان ده بودن تاسیسات صنعتی تولیدی داخلی وبالابودن هزینه ها وپائین بودن بهره وری وسود دهی

5. عدم توزیع عادلانه و بهینه ارز وتسهیلات داخلی توسط بانکها بین تولید کنندگان وصنعت داخلی به نحوی که بسیاری از فعالان اقتصادی از سرمایه گذاری وحمایت این بانکها کاملا ناامید هستند

6. فساد بعضی از افراد دستگاههای نظارتی  وعدم مدیریت قوی اقتصادی ورابطه بازی در اعطای تسهیلات وانجام معاملات صوری

7. ورود بی حد وحصر کالای قاچاق بنحوی که انسان احساس میکند نظارتی وجود نداردومتلاشی شدن اقتصاد تولیدی داخلی

8. کاهش اعتماد پیمانکاران بزرگ وقوی  داخلی به بخش دولتی در اجرای پرژه هابنحوی که در پیچ وخم اداری مدتهای طولانی معطل احقاق حق خود وبازپرداخت بدهی های خودند بطوریکه با گذشت مدت مدید مجبورمیشوند از مایه خرج کنند وبعضا پرداختی بخش دولتی بصورت قسط کاملا با زیان آنها روبرو میشود

9. تراکم محدودیت های دولتی وبعضا سازمانی ونهادی بر سر ایجاد فعالیت بخش خصوصی و صنفی بنحوی که سوددهی رابسیار کاهش ویا سرمایه گذار و یا بازاری را کلا از ایجاد واحد صنفی ویا بخش تولیدی مایوس می کند

10.عدم حمایت واقعی وحساب شده از بخش تولید چه تولید کلان چه تولید ات محدود وکم

11. ضعف سیستم های نظارتی ویا عدم تخصص کافی ناظران بر دستگاهها وامکانات دولتی بنحوی که با استهلاک زیاد ویا ازبین رفتن این امکانات مواجه هستیم

حال که معضلات اقتصادی عمده فوق تشریح شد به راه کارهائی در این زمینه می پردازیم باشد که مورد توجه مسئولین واقع گردیده ولااقل به بررسی نظری آن بپردازند برخی بترتیب اولویت به شرح ذیل هستند؛

1.تغییر نگاه مسئولین به اینکه برای حل مشکلات بقول رهبر انقلاب توجه خود را ازخارج از مرزها به داخل وتوان داخلی معطوف سازند وبدانند که دشمن خاصاآمریکا قابل اعتماد نیست وتغییر رویه ما تا رویگردانی کامل از ارزشها وآرمانهاومبانی انقلاب حاصل نشود حاضر به همکاری با مانیستند 

2. نقش بانکها درشکوفایی  اقتصاد مملکت و هرکشوری بی بدیل است بانکها باید بدانند این ارزی که در دست آنها است متعلق به مردم است و وباید به شیوه صحیح بین مردم توزیع شود بانکها باید با نظارت دقیق در اعطای تسهیلات به بخش اقتصادی خصوصی آن را به جهتی که هدف ومنظور کلان اقتصادکشوری  است اعطا کندنه قراردادهای صوری و تورم زا  ، بانکها می بایست جهت اجرای این فرمایش رهبری بصورت جهادی وخود جوش با درک واقعیات ومعضلات جامعه سریعا به کاهش نرخ سود خود اقدام کنند بنحوی که تولید کنندگان به مرحله سود دهی برسند اکثر تولید کنندگان بخش خصوصی وصنعت از  بازپرداخت سود وجرائم و دیرکرد ها عاجزند مشکل عدم فروش تولیدات بخاطر رکود بماند  وجود دست اندازهای بانکی وسودهای کلان بانکها مزید برعلت است

3. مشکل دیگربخش بانکی عدم استمهال بانکها به بخش خصوصی در سررسیدباز پرداخت اقساط تسهیلات است به نحوی که کارخانه یا بنگاه هنوز به مرحله تولید وراه اندازی نرسیده بانک قسط وسود خود را مطالبه میکند این است که کارگاه یا صنعتگر هنوز رویش نکرده در جوانی پژمرده میشودکارگران بیکار تولید متوقف وسلسله مشکلات بعدی....این عزم در مدیران کلان بانکها باید ایجاد شود که هدف دستگیری ومساعدت بخش خصوصی برای رشد است نه فقط سود وبانک سازی قارچی و ساختمانهای شیشه ای، بانکها باید وضعیت صنعت را با کاهش نرخ سود، مهلت به وام گیرندگان تا تولید ،وسود دهی واقعی بهبود بخشندبانکها باید شریک بخش تولید باشند

مشکل بعدی سرازیر کردن تسهیلات کلان به بخش اندکی از فعالان اقتصادی بزرگ است بنحوی که غول های بزرگ اقتصادی ایجاد می شوند و اقتصاد داخلی را کاملا به سلیقه خود جهت دهی می کنند

4.مساعدت صندوق توسعه ملی به اقتصاد بخش خصوصی وکشور بنحوی که اثرات آن مشخص وملموس گردد

5.تسریع در واگذاری بخش دولتی به خصوصی براساس اصل 44قانون اساسی وفرمان رهبری

6.کاهش هزینه های کاذب و همایش های غیر لازم وهدایت این هزینه ها به بخش تولید وحمایت از تولید

7. مصرف کالاهای داخلی وفرهنگ سازی در جهت آن وتقویت قدرت رقابت وبهبود کیفیت این کالاها با رویه تضمین فروش  این تولید کنندگان توسط دولت

8. حمایت از بخش کشاورزی با توجه به اینکه قاطبه مردم ایران کشاورزند این حمایت اولاتضمین خرید تولید باشدثانیا هدفمند کردن تولید بنحوی که نیازهای کشور وصادرات با سیاست گذاری ونیاز سنجی وزارت جهاد وکشاورزی وصنعت ووبازرگانی در تولید وصادرات محصولات کشاورزی هماهنگ باشد که کشاورز به سمت تولید محصولات لازم برود وخاطرش آسوده گردد

9. برداشتن پیچ وخم های اداری از سر راه اصناف وکسبه با توجه به اینکه اکثر اقشار بیکاران در حال حاضر به این سمت حرکت نموده اندویا درصدد تاسیس واحد صنفی هستند، لذا همکاری ادارات وسازمانهاخصوصا شهرداری  ها،دارائی،بهداشت،برق و.. با این بخش وحمایت از آنها وکم کردن عوارض های  غیر لازم در جهت تشویق آنها

امید است که تک تک ما نسبت به شعار سال احساس مسئولیت کرده وبه  مصون سازی اقتصاد مان با توجه به هجمه وتمرکز  دشمن بر این بخش اقدام وعمل واقعی کنیم  .

  یادداشت : عبدالرحیم بنوی
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۳:۰۵
محمد رضا عابدی

رهبر معظم انقلاب در حرم مطهر رضوی (1395/1/1) با صراحت سه راه پیش روی جامعه ایران را در حل مسایل بیان کردند:

راه اول زندگی زیر فشار دائمی دولتهایی مثل آمریکا.

راه حل دوم کنار آمدن با این دولت‌ها با هزینه سنگین انصراف از هویت خود اعم از استقلال تا هویت دینی و ایمانی.

راه حل سوم حل مشکلات بدون انصراف از هویت خود از راه قوی شدن از درون.

اقتصاد مقاومتی ناظر به راه سوم است که در حوزه‌های دفاعی و امنیتی و علم وفناوری تجربه موفقی بوده اما برای تحقق اقتصاد مقاومتی موانع بنیادینی وجود دارد که به نسبتی که رفع شود، تحقق پذیر خواهد شد.

 

- اولین مانع، مانع معرفتی است. دولت، محور اصلی در حاکمیت برای تحقق اقتصاد مقاومتی است. دولت وقت، از جمله رئیس‌جمهور روحانی به لحاظ نظری با عمده مولفه‌های اقتصاد مقاومتی، خصوصا «درون‌زایی»، «عدالت بنیان بودن»، «تولید محور بودن»، «مردمی بودن» و حتی «دانش بنیان بودن»، چندان همراهی ندارد و متناسب با دال مرکزی گفتمان توسعه، یعنی «همگرایی با کشورهای غربی»، این دال‌ها را طرد می‌کند.

 

- دومین مانع، مانع مدیریتی است. آوردن اقتصاد مقاومتی از کاغذ بر روی زمین، به توان سازماندهی بالای ظرفیت‌ها و استعدادهای کشور نیاز دارد که تجربه دو و نیم ساله دولت نشان می‌دهد که به طور کلی فاقد چنین بنیه‌ای است. دولت یازدهم حتی علی‌رغم تجربه طولانی کشور در توزیع کالای دولتی، نتوانست در توریع سبد کالا موفق باشد که توان مدیریتی لازم برای آن، قابل مقایسه با اقتصاد مقاومتی نیست.

 

- مانع سوم، مسئله پرکاری است. اقتصاد مقاومتی به کار شبانه‌روزی و جهادی نیاز دارد که با خصوصیات بوروکراتیک دولت یازدهم سازگار نیست.

 

- مانع چهارم، مانع سیاسی است. دولت برای پیش بردن اقتصاد مقاومتی، نیاز دارد تصمیمات شجاعانه بگیرد ولو اینکه به لحاظ سیاسی، موقعیت اجتماعی او را تنزل دهد. دولت یازدهم حتی حاضر نیست یارانه بخش‌های ثروتمند جامعه را قطع کند. چرا که از عواقب سیاسی آن می‌هراسد. این فضای پوپولیستی، از عمده‌ترین علل ضعف کشور در حل مسائل اقتصادی است که البته به این دولت نیز محدود نیست.

 

- مانع پنجم، مانع اجتماعی است. فرهنگ اقتصادی جامعه ما به شکلی است که به نقش خود در اقتصاد مقاومتی عمل نمی‌کند. «مدیریت مصرف»، یکی از کلیدواژه‌های نقش مردم در اقتصاد مقاومتی است. مصرف کالای ایرانی یکی از مصادیق مدیریت مصرف است. این کار، جریان تولید داخلی و به تبع آن، رشد اقتصادی و به تبع آن اشتغال و... ایجاد می‌کند. اما جامعه ایران، حتی بخش‌های ایدیولوژیک جامعه، که دائما از اطاعت از رهبری سخن می‌گویند نیز در این حوزه به شدت لنگ می‌زنند. میانه‌روی در مصرف و پرهیز از اسراف و زیاده روی، از دیگر مصادیق مدیریت مصرف است. آمارها در سطوح مختلف از انرژی تا چیزهای دیگر، نشان می‌دهد که ما جامعه پرمصرفی هستیم که حتی در شرایط پیشرفته‌ترین اقتصاد نیز مذموم است و در وضعیت اقتصادی ما این مذمومیت مضاعف است:small_red_triangle:

در بهره‌وری نیز وضعیت جامعه ما خیلی کمتر از حد قابل قبول است (کمتر از یک؛در حالیکه نیاز به 2/5 است). تولید کالا و خدماتی که در کشور انجام می‌شود، این بهره‌وری پایین را نشان می‌دهد. کار برای اغلب ایرانیان یک امر جذاب و بما هو مطلوب نیست. ضرب‌المثل‌ها و تکیه‌کلام‌های اجتماعی که بازتاب نگاه جامعه به کار است مثل «کار مال تراکتوره»، نشان می‌دهد که کار بیشتر یک امر ناگزیر برای کسب درآمد و گذران زندگی است و در حکم یک «شر ضروری» به شمار می‌رود. این فرهنگ اجتماعی درباره کار به صورتی برای اقتصاد ما چالش زاست که تولید خدمات و کالای ایرانی را کمّاً و کیفاً آسیب‌پذیر کرده است. این فرهنگ اجتماعی هر نوع نظریه اقتصادی را از کلاسیک‌ها تا نئوکلاسیک‌ها تا نهادگراها تا اقتصاد مقاومتی، عقیم خواهد گذاشت.

 

- مانع ششم، مانع جامعه‌پذیری است. در فرآیندهای جامعه‌پذیری، از خانواده تا آموزش و پرورش تا دانشگاه تا رسانه‌ها خصوصا صداوسیما، اهتمامی به ایجاد فرهنگ اقتصاد مقاومتی نیست. درواقع وضع موجود نهادهای جامعه‌پذیری کشور به شکلی است که هدفگذاری اقتصاد مقاومتی به عنوان نسخه حل و پیشرفت اقتصادی در آنها بلاموضوع است. یعنی تغییر متناسب با این هدف گذاری کلان، در آنها صورت نگرفته است.

 

- مانع هفتم، مانع حاشیه‌گرایی است. جامعه ما علاقه وافری به حاشیه‌ها دارد و تقریباً در هر موضوعی از فوتبال تا سینما تا سیاست، حاشیه از متن جدی‌تر است. این ویژگی، بستری فراهم می‌کند که هر بار به دلیلی اقتصاد مقاومتی به حاشیه برود. یکی از این بسترها، فضای سیاسی است که با توجه به در پیش بودن انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم، به تدریج شعله‌های آن برافروخته خواهد شد و فضای جامعه را پر می‌کند.

 

- بنابراین کلید حل مسائل اقتصادی در دست خود ما و وابسته به تغییر همه‌ی ماست.

 

منبع: تسنیم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۳:۰۳
محمد رضا عابدی
نویسنده : علی‌اکبر کریمی

چرا اقتصاد مقاومتی «توهم» نیست؟

تصور اینکه سیاست‌های اقتصاد مقاومتی، سیاست‌هایی ایده‌آلی و توهمی و ناشی از خیال‌پردازی و نه واقعیت‌های موجود است، یکی از آسیب‌های جدی‌ای است که در برابر هر اصلاح اقتصادی در کشور ممکن است به وجود بیاید و کارآمدی و در نتیجه تحقق‌پذیری آن را دچار خدشه سازد. رهبری معظم انقلاب در بیانات خود در ابتدای سال 93 در حرم مطهر رضوی در رد این تصور چنین فرمودند:

«سؤال دوّم {درباره‌ی اقتصاد مقاومتی} این بود که آیا این برنامه‌ی اقتصادی که شما می‌گویید اقتصاد مقاومتی، یک امر خیالی و توهّمی است و آرزو دارید که انجام بگیرد؛ یا نه، عملاً ممکن است؟ پاسخ این است که خیر، کاملاً، عملاً، حتماً ممکن است؛ چرا؟ به‌خاطر ظرفیت‌ها؛ چون این کشور، دارای ظرفیت‌های فوق‌العاده است».

و از همین رو بارها و بارها این سیاست‌ها را مورد وفاق تمامی نخبگان و اقتصاددانان جامعه دانسته و بر تبیین علمی صحیح و درست از این سیاست‌ها در مجامع نخبگانی و دانشگاهی و علمی تأکید کردند:

«این یک فکر است، یک مطالبه‌ی عمومی است. شما دانشجو هستید، استاد هستید، اقتصاددان هستید؛ بسیار خوب، با زبان دانشگاهی، همین ایده‌ی اقتصاد مقاومتی را تبیین کنید؛ حدودش را مشخص کنید؛ یعنی آن اقتصادی که در شرایط فشار، در شرایط تحریم، در شرایط دشمنی‌ها و خصومت‌های شدید می‌تواند تضمین‌کننده‌ی رشد و شکوفایی یک کشور باشد»(بیانات در دیدار دانشجویان، 1391/5/16).
بعد از نام‌گذاری امسال به نام «اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل»، اولین نکته‌ای که به ذهن نگارنده‌ی این نوشتار رسید این بود که بعد از تأکیدات مکرر مقام معظم رهبری در اجرای سیاست‌های اقتصاد مقاومتی به انحای مختلف و در زمان‌ها و مکان‌های متعدد، به‌ویژه در توصیه‌های مکرر به دولت‌مردان، ایشان راه محقق شدن این سیاست‌ها را از طریق نام‌گذاری سال دانسته و سعی کردند تا از این طریق این مهم را پیگیری نمایند. از سوی دیگر مجموعه شرایط داخلی و متغیرهای منطقه‌ای و بین‌المللی از اهمیت و اولویت‌دار بودن مسائل اقتصادی از بین مجموعه مسائل گوناگون کشور اعم از فرهنگی، اخلاقی و اجتماعی حکایت می‌کند.
به‌طوری‌که اگر بخواهیم به تعبیر رهبری از دوراهی اجتناب‌ناپذیر دشمن یعنی یا صلح و سازش با آمریکا و عقب نشستن از اصول اساسی خود و یا تحمل فشارها و تهدیدات و وضعیت بد اقتصادی و معیشتی خلاص شویم چاره‌ای نداریم جز اینکه خود را و اقتصاد خود را قوی کنیم. رهبری معظم انقلاب به‌درستی اشاره کردند که موقعیت و نفوذ ایران در منطقه و در حتی در معادلات جهانی غیرقابل انکار است و برای رسیدن به صلح و ثبات و آرامش در منطقه چاره‌ای جز نقش‌آفرینی ایران وجود ندارد. چراکه در عرصه‌ی امنیتی، دفاعی و سیاسی در حد قابل قبول و حتی فراتر از انتظاری، جمهوری اسلامی ایران توانسته است در مقایسه با دیگر کشورهای این منطقه‌ی ناامن، وضعیت و جایگاه خوبی داشته باشد و به اقرار داخل و خارج، امن‌ترین کشور در این منطقه باشد و از این حیث ما توانسته‌ایم به‌خوبی نه‌تنها وابسته و چشم به دست بیگانگان و به‌ویژه دشمنان نظام نباشیم بلکه در بسیاری موارد، دست نیاز اجانب و دشمنان برای حل مسائل منطقه به‌سوی ایران اسلامی دراز شده است.
اما آنچه به‌نوعی پاشنه آشیل و چشم اسفندیار نظام جمهوری اسلامی است، مسئله‌ی سامان دادن به اقتصاد کشور است. رهبری معظم انقلاب نیز به این نکته اذعان فرمودند:
«انقلاب، ما را از وابستگی سیاسی نجات داد. در راه استقلال اقتصادی هم کارهای زیادی شده است؛ اما همت همه‌ی ملت ایران از قشرهای مختلف را می‌طلبد تا کشور بتواند از لحاظ اقتصادی کاری بکند که دیگر تهدید به تحریم و محاصره‌ی اقتصادی معنا پیدا نکند»(بیانات در دیدار مردم و عشایر شهرستان نورآباد ممسنی، 1387/2/15).
 در واقع همان‌طور که ما با جان‌فشانی‌ها و جهادهای نظامی و دفاعی سرداران و شهدای بزرگوار توانستیم نظام سیاسی و مرزهای جغرافیایی و خطوط دفاعی خود را تثبیت کنیم، اما در عرصه‌ی مسائل اقتصادی و در واقع در جهاد اقتصادی با دشمنان آن‌چنان‌که باید موفق نشده‌ایم و پیداست که تا این مسئله حل نشود، همچنان نقطه‌ی ضعفی برای نفوذ و فشار دشمنان بر مردم وجود خواهد داشت و ممکن است این امر موجب تضعیف سایر عرصه‌های موفق نظام هم بشود. از اینجاست که معلوم می‌شود مسائل اقتصادی برای کشور ما فوریت و اولویت بیش‌تری دارد.
در آسیب‌شناسی اینکه چرا در عرصه‌ی اقتصادی برخلاف سایر عرصه‌ها، ایران اسلامی نتوانسته به‌عنوان یک الگوی موفق در داخل و خارج کشور، به اثبات برسد، باید آن را در مسائل زیر جستجو نمود و آنگاه متناسب با آن، به رفع این آسیب‌ها و راهکارهایی برای رفع آن پرداخت:
 
الف: عدم باور به جنگ و جهاد اقتصادی در بین مردم و مسئولان
9 سال پیش بود که رهبری معظم انقلاب در سخنرانی ابتدای سال 1386 در حرم مطهر رضوی سخن از جنگ اقتصادی را مطرح نمودند: «من برنامه‌های استکبار جهانی علیه ملت ایران را در سه جمله خلاصه می‌کنم: اول، جنگ روانی؛ دوم، جنگ اقتصادی؛ و سوم، مقابله با پیشرفت و اقتدار علمی. دشمنی‌های استکبار با ملت ما در این سه قلم عمده خلاصه می‌شود».
به‌جرئت می‌توان گفت در این سال‌های طولانی هیچ دولتی این جنگ اقتصادی را جدی نگرفته ‌است و تنها در بین سال‌های 91 و 92 یعنی اوج تحریم‌ها علیه اقتصاد کشور بود که تا حدی این هشدار جدی گرفته شد. اما همچنان به‌واسطه‌ی درآمدهای بالای نفتی و وابستگی به نفت، فکر و تدبیر جدی نه از سوی مسئولان و نه عزم عمومی راسخی در بین گروه‌های مختلف مردم دیده نشد. تا اینکه سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی از سوی رهبری معظم انقلاب ابلاغ و تبیین شد. خوشبختانه نقشه‌ی راه و مجموعه سیاست‌های کلی مشخص شد. اما همچنان فقدان این نگاه جهادگونه یعنی مقابله‌ی اقتصادی دشمن با این نظام، در مجموعه‌ی ارکان نظام به‌ویژه دولت‌مردان احساس می‌شد. تکیه‌ی زیاد بر ایجاد ستاد و قرارگاه فرماندهی اقتصاد مقاومتی بجای پیگیری معمولی و عادی سازمانی و اداری، نیز بر همین رویکرد دلالت دارد.
 
ب: وابستگی فکری نخبگان و اقتصاددانان داخلی به جریان لیبرالیستی و کمونیستی
متأسفانه همچنان‌که رهبری معظم انقلاب فرمودند، دوراهی که آمریکا برای مردم و نخبگان ما به تصویر کشیده است، بسیار هم جا افتاده است. به نظر می‌رسد اگر مجموعه‌ی علمی و دانشگاهی و نخبگانی حوزه و دانشگاه، در این زمینه کمی مسائل را واقع‌بینانه‌تر و فارغ از وابستگی‌های جناحی و فکری خاص دنبال می‌کردند، اکنون اقتصاد مقاومتی توانسته بود، مسیر قابل توجهی را روبه‌جلو طی کند و کشور از برکات و ثمرات آن برخوردار شده بود.
متأسفانه این وابستگی فکری به نظم غرب و شرق حتی از سوی جریان به‌اصطلاح روشنفکری کشور، یک سابقه‌ی تاریخی طولانی‌مدت دارد که در اذهان متخصصان ما ریشه دوانده است و حتی توانسته تا مدیریت‌های کلان اقتصادی کشور نیز نفوذ کند و تفکر خود را بر عرصه‌ی مدیریت اقتصادی کشور حاکم سازد. اما به نظر می‌رسد نسل جوان دانشگاهی، تا حدی توانسته خود را از این وابستگی برهاند و با سرمایه‌گذاری بیش‌تر روی آن‌ها می‌توان به آینده‌ای روشن‌تر و اقتصادی سالم‌تر امیدوار بود.
 
ج: نبود رویکرد انقلابی و جهادی در عملکرد مسئولین به‌ویژه دولت‌مردان
عمل به سیاست‌های اقتصاد مقاومتی در بسیاری از موارد، نیاز به یک عزم جدی و قاطع و یک سری اقدامات انقلابی و جهادی و ساختارشکنانه به معنای مثبت کلمه دارد. در این میان می‌توان بین دو دسته برنامه‌ها تفکیک قائل شد و برای هرکدام راهبرد و مجموعه اقدامات خاصی را تدبیر نمود:
دسته‌ی اول برنامه‌هایی که برای اجرایی شدن آن نیاز به ایجاد زیرساخت‌ها و یا اصلاح ساختارهای معیوب و نادرست گذشته است. در واقع برای پیگیری این برنامه‌ها تا رسیدن به زمان اجرا، یک‌سری اقدامات مقدماتی و ساختاری و زمینه‌ای لازم است و این امر به‌طور معمول و منطقی، دفعتاً صورت نمی‌گیرد بلکه زمان‌بر است و باید در یک چارچوب زمانی مشخص آن‌ها را برنامه‌ریزی کرد. در این میان به اصلاح ساختار بانکی کشور اعم از قانون پولی بانکی کشور، اصلاح قانون بانکداری بدون ربا، اصلاح قانون بانکداری مرکزی، ایجاد بانک جامع اطلاعات کشور، طراحی الگوی واگذاری فعالیت‌های اقتصادی به مردم، اصلاح قانون تجارت، اصلاح قانون کار (نحوه‌ی ارتباط کارگر و کارفرما) و اصلاح قانون مالیات‌های مستقیم و... می‌توان اشاره کرد. در واقع به یک برنامه‌ی جامعی برای حصول این امر نیاز هست. ضمن اینکه شاید حتی اتخاذ یک رویکرد جهادی و انقلابی نیز در پیگیری این برنامه‌ها مورد نیاز بیش‌تری باشد. چراکه معمولاً مجلس‌ها و دولت‌ها با مقاطع زمانی 4 ساله چندان تمایلی به ایجاد و اصلاح ساختارهای 20 و 30 ساله و قوانین بعضاً 100 و 200 ساله ندارند.
اما دسته‌ی دوم به نظر می‌رسد مراحل ساختاری و قانونی آن به‌صورت نسبتاً کاملی طی شده است و بنابراین چندان به زیرساخت و عوامل بسترساز متعدد، نیازی نداشته و تا پیاده شدن، فاصله‌ی چندانی ندارند. اما به‌دلایل متعدد از جمله انتخاب راه‌های سهل و آسان، تنبلی و فرار از تبعات، دردسرها و پیچیدگی‌های آن و یا به‌صوت بدبینانه‌تر به‌دلیل وجود رانت‌ها و منافع متعدد درگیر در مسئله، مورد غفلت یا تغافل واقع می‌شوند.
اگر بخواهیم نمونه‌ای از این برنامه‌ها را نام ببریم می‌توانیم به مسئله‌ی حذف اقشار پردرآمد از یارانه‌ها، مبارزه با قاچاق از لب مرزها تا مغازه، حذف واردات مصرفی غیرضروری و دارای مشابه داخلی، پرداخت یارانه‌های تولیدی و حمایت از بنگاه‌های تولیدی کوچک و متوسط از طریق بانک و غیربانک، جلوگیری از فرارهای مالیاتی و بسیاری دیگر از موارد اشاره کرد. اگر ریشه‌ی اجرایی نشدن این برنامه‌ها در تنبلی، عادت‌های بد گذشته و یا منافع و رانت‌ها باشد، راه‌حل همه‌ی این‌ها داشتن یک روحیه‌ی جهادی با برنامه‌ریزی دقیق و تصمیم قاطعانه است.
بر همین اساس می‌توان ده راهکار مورد اشارت رهبری معظم انقلاب را در نیز در همین چارچوب تحلیل و پیگیری کرد. به نظر می‌رسد مجموعه‌ی اقدامات ده‌گانه‌ی ایشان در راستای عملیاتی کردن اقتصاد مقاومتی، غالباً از نوع دوم برنامه‌ها است که به ساختار قانونی جدیدی نیاز نداشته و بلکه بایست متن قانون مورد توجه و اجرا واقع شود همچون شناسایی مزیت‌های نسبی کشور در عرصه‌ی فعالیت‌های اقتصادی، قطع واردات غیرضروری و بی‌مورد، مبارزه با قاچاق و فسادهای بانکی و مالی و ویژه‌خواری، عدم اسراف پول‌های احیاناً آزادشده پس از برجام، دانش‌بنیان نمودن صنایع مهم اقتصادی، استفاده از سرمایه‌گذاری‌های بسیار گذشته و تقویت صنایع کوچک و متوسط. البته این‌طور هم نیست که این ده مورد از باب ذکر همه‌ی مصادیق و یا حتی اهم مصادیق نیز باشد بلکه آن‌هایی است که قابل وصول‌تر و در دسترس‌تر و برای اجراشدن نزدیک‌تر هستند.
 
سخن پایانی
در واقع آنچه بیش از پیش مردم را از اقتصاد کشور و بالاتر از آن از اقتصاد مقاومتی، مأیوس می‌سازد، نبود تأثیرات عملی این سیاست‌ها در زندگی مردم بوده است. امری که لامحال له و لابدّ منه است. بنابراین شایسته نیست در پیگیری جهت اقدام، تأخیر یا معطلی در این زمینه از سوی دولت به‌عنوان قوه‌ی مجریه و عمل‌کننده و به تعبیری مخاطب اصلی شعار «اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل» و نیز از سوی سایر مسئولین همچون مجلس، قوه‌ی قضاییه، رسانه‌ی ملی و نهادهای فرهنگی دیگر صورت پذیرد.
 
منبع: برهان
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۳:۰۲
محمد رضا عابدی
  نویسنده : حجت‌الله عبدالملکی

مقام معظم رهبری مدظله‌العالی در شرایطی سال 1395 را با عنوان "اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل" نامگذاری نمودند که در سال‌های اخیر تأکید ایشان بر حفظ و تقویت شعارهای انقلاب اسلامی و روش و منش انقلابی در همه اقشار و در همه برنامه‌ها و اقدامات کشور جلب توجه می‌کند: مجلس انقلابی، خبرگان انقلابی، حوزه انقلابی و ... تأکید معظم‌له بر حفظ آرمان‌ها و صراحت انقلابی در همه عرصه‌های کشور به‌سبب ضرورت آن در پیچ تاریخی مهمی است که افق ورای آن "تمدن نوین اسلامی" در پهنه کشورهای اسلامی به‌ رهبری انقلاب اسلامی ایران است.

از سوی دیگر در ماه‌های اخیر تأکید معظم‌له بر برنامه استکبار به‌سرکردگی آمریکا برای نفوذ در کشور و تاراج آرمان‌ها و روحیه انقلابی مسئولان و نخبگان نیز محور مهمی بوده است. این مسئله تا آنجا اهمیت می‌یابد که معظم‌له در دیدار خود با اعضای مجمع نمایندگان طلاب و فضلای حوزه علمیه قم می‌فرمایند: "اینکه می‌بینید من مسئله استکبار و آمریکا را تکرار می‌کنم از روی عادت نیست؛ احساس خطر می‌کنم" (1394/12/25).

اما بی‌شک مهم‌ترین محور دشمن برای نفوذ در کشور و تخریب و تخلیه انقلاب اسلامی مسئله اقتصاد است. ملاحظه می‌شود که مسائل و مشکلات اقتصادی سال‌های اخیر مهم‌ترین مستمسک غرب و آمریکا برای اولاً تهدید و فشار بر مسئولان و ملت ایران و ثانیاً تحمیل قراردادهای سیاسی و اقتصادی ناسالم و از آن طریق باز کردن مسیرهای نفوذ در کشور بوده است. در چنین شرایطی پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی مستلزم فائق آمدن بر مشکلات اقتصادی و از آن طریق سد نمودن مسیر نفوذ دشمن است.

اما چگونه می‌توان بر مشکلات اقتصادی کشور فائق آمد و مصیبت‌های اقتصادی که دستاویز دشمن برای نفوذ (و گاهی بهانه دوستان جاهل برای نزدیکی به دشمن است) را برطرف نمود؟!

بی‌شک پاسخ و هدایت قرآن کریم بهترین راه حل است و آن عبارت است از مقاومت: ان هذا القرآن یهدی للتی هی "اقوم" ... .

در عرصه اقتصاد نیز همانند سایر عرصه‌های مبارزه، مقاومت است که راهبرد اصلی را تشکیل می‌دهد. در این چارچوب معنایی است که مقام معظم رهبری مدظله‌العالی به‌نیابت از حضرت ولی عصر عجّل الله تعالی فرجه الشریف الگوی اقتصاد مقاومتی را به‌عنوان راه و روش اقتصادی برآمده از بنیان اسلام و قرآن برای مقابله با دشمنان دین و دنیای ملت مسلمان ایران مطرح کردند؛ نظریه‌ای که با وجود اتقان علمی آن، به‌قدر کفایت از سوی مسئولان کشور مورد پیگیری، اقدام و عمل قرار نگرفته است.

به همین سبب معظم‌له در پیام نوروزی خود تأکید می‌کنند: "آنچه که لازم است {در ارتباط با اقتصاد مقاومتی} ادامه پیدا کند، عبارت است از اقدام کردن و عمل کردن و روی زمین، محصول کار را به مردم نشان دادن ...".

نامگذاری سال جدید به نام اقتصاد مقاومتی با تأکید بر عنصر "اقدام و عمل"، ضرورت توجه جدی‌تر مسئولان کشور و پس از آنها آحاد ملت و نخبگان به عملیات اقتصاد مقاومتی (فراتر از شعار و سخن) را نشان می‌دهد. در این ارتباط و به‌منظور عملیاتی شدن اقتصاد مقاومتی، توجه به چند نکته لازم است:

 

1. برای تحقق اقتصاد مقاومتی در عمل، لازم است چهار جبهه به‌طور همزمان و به‌صورت مستمر فعال باشند که عبارتند از الف. جبهه علمی (با هدف تکمیل نظریه اقتصاد مقاومتی، به‌خصوص در عرصه‌های کاربردی آن)، ب. جبهه فرهنگی (با هدف گفتمان سازی و فرهنگ‌سازی اقتصاد مقاومتی و نفی گفتمان اقتصادی لیبرال، غیردینی و ضددینی)، ج. جبهه سیاسی (با هدف مطالبه‌گری و تواصی به اقتصاد مقاومتی) و د. جبهه اجرایی (با هدف برنامه‌ریزی دقیق و هدفمند و اقدام عملی همه اهالی اقتصاد)؛

 

2. اولین مقدمه برای اقدام عملی اقتصاد مقاومتی، شناسایی و رفع آسیب‌هایی است که تاکنون در مسیر پیگیری اقتصاد مقاومتی توسط مسئولان وجود داشته است. برخی از این آسیب‌ها به‌شرح ذیل است:

2 ــ الف. عدم درک صحیح مفهوم اقتصاد مقاومتی (با گذشت دو سال از ابلاغ سیاست‌های اقتصاد مقاومتی، هنوز برخی از اعضای ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی ــ که مقامات ارشد دولت هستند ــ درباره مفهوم آن و گستره آن اختلاف نظر و گاهی انحراف دارند!)؛

2 ــ ب. انحراف اقتصاد مقاومتی با مترادف قرار دادن آن با مفاهیم غیردینی و ضددینی اقتصادی از جمله لیبرالیسم (در کلام برخی اعضای دولت، اقتصاد مقاومتی با لیبرالیسم مترادف گرفته می‌شود. در بسیاری موارد نیز مشاهده می‌شود مسئولان کشور مضامین ضدمقاومتی را با عنوان اقتصاد مقاومتی مطرح می‌کنند، از جمله اینکه اقتصاد مقاومتی عبارت است از وابستگی به سرمایه خارجی؛ اقتصاد مقاومتی عبارت است از استفاده از محصولات خارجی و ...)؛

2 ــ ج. تأکید بیش از اندازه بر ضرورت نزدیکی به غرب برای توسعه (یکی از آفات اقتصاد مقاومتی، تأکید بر عدم امکان توسعه و پیشرفت بدون نزدیکی به غرب است، این در حالیست که اقتصاد مقاومتی تأکید دارد بر بهره‌برداری از ظرفیت‌های داخل و توجه به خصومت دائمی غرب ــ به‌خصوص آمریکا ــ با انقلاب اسلامی و ملت ایران)؛

2 ــ د. هراس از دشمنان و عدم‌اعتماد به وعده نصرت الهی (که گاهی مبنای وادادگی برخی مسئولان بوده است)؛

2 ــ ه. عدم‌اعتقاد به ظرفیت‌های شگفت‌انگیز کشور و ملت (چنانکه ظرفیت‌های تولیدی و رقابتی کشور گاهی توسط مسئولان به‌سخره گرفته شده است)؛

2 ــ ز. اکتفا به شعار و عنوان اقتصاد مقاومتی و برنامه‌های نمایشی (و این تنها چیزی است که در نهایت در برنامه‌های تنظیم شده توسط مسئولان ملاحظه می‌شود)؛

 

3. برای تحقق اقتصاد مقاومتی لازم است به جایگاه و نقش گروه‌ها و اقشار مختلف توجه شود. دو گروه عمده در این ارتباط عبارتند از دولت و ملت. به‌تعبیر مقام معظم رهبری مد ظله العالی یکی از وظایف اساسی دولت در اقتصاد مقاومتی برنامه‌ریزی است. ایشان در اولین سالروز ابلاغ سیاست‌های اقتصاد مقاومتی می‌فرمایند: "اقتصاد مقاومتی یعنی ... ساختِ اقتصادی و بنای اقتصادی جوری باشد که از نیروهای مردم استفاده بشود، کمک واقعی گرفته بشود، برنامه‌ریزی بشود، بنای اقتصادی استحکام پیدا کند ... تکیه مسئولان کشور بر این باشد که حرکت اقتصادی کشور را این‌جوری قرار بدهند"(1393/11/29).

بی‌شک اولین گام در این مسیر برنامه‌ریزی صحیح است. دولت می‌بایست ضمن طراحی برنامه‌های عملیاتی (با اهداف کمی و زمانبندی شده و تعیین عناوین دقیق اقدامات و محل تأمین منابع مورد نیاز برای هر اقدام)، ابتدا اقدامات مربوط به خود را به دقت و با سرعت به مرحله عمل برساند و با نمایش ثمرات آن، فضای روانی مناسب برای عملیات توده ملت را فراهم آورد؛ هرچند ملت و نخبگان نیز می‌بایست منتظر اقدام دولت نمانده، وظایف خود را همزمان ــ و حتی به‌صورت پیش‌دستانه ــ انجام دهند.

 

4. توجه شود که با توجه به ابلاغ سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی از سوی مقام معظم رهبری مدظله‌العالی و براساس اصل 110 قانون اساسی، به‌لحاظ قانونی اقتصاد مقاومتی الگوی اقتصادی جمهوری اسلامی ایران است و بر همین اساس هرگونه برنامه‌ریزی و اقدام به‌خلاف این الگو غیرقانونی و نامشروع و عاملین آن مستوجب پیگیری حقوقی و قضایی خواهند بود. به همین جهت وظایف قوه مقننه (در قانون گذاری صحیح)، شورای نگهبان (در نظارت بر مصوبات مجلس شورای اسلامی و تطبیق آنها با سیاست‌های اقتصاد مقاومتی) و قوه قضاییه (در مجازات متخلفین) از این پس سنگین‌تر از قبل خواهد بود.

 

منبع: تسنیم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۳:۰۱
محمد رضا عابدی
مقالات سال اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل
گفتاری از حسن رحیم پور ازغدی*

دو اندیشه در جامعه ما و در میان نخبگان ما در ارتباط با بحث اقتصاد مقاومتی وجود دارد، ما با حسن ظن به قضیه نگاه می‌کنیم، این‌که برخی طرفدار وابستگی هستند تردیدی نیست همان کسانی که به عنوان عامل نفوذی حضور دارند اینها هستند، اگر شبکه‌های نفوذ پیدا شود خواهید دید چقدر از اینها مانع رشد تولید و استعدادهای کشور بودند و هستند البته ما فعلاً با این بخش کاری نداریم.

یک تفکر این است که انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی دشمن ندارد، دشمنی‌ها همه عرضی و مقطعی است و اگر هم هست دشمنی اقتصادی نیست و در عرصه اقتصاد، پروژه خصمانه وجود ندارد، اقتصاد اساساً عرصه مقاومت و مبارز نیست و استقلال اقتصادی امکان و معنا ندارد و معادل انزوای اقتصادی است.

قطع وابستگی از دشمن غیر از قطع رابطه با جهان است، هیچ کس طرفدار قطع رابطه با جهان نیست، امام کجا قطع ارتباط با جهان را مطرح کرد؟ امام قطع ارتباط با جهانخواران را مطرح کرد، آن هم رابطه سلطه آمیز بود، جریانی اول می‌گوید مقصر تحریم‌ها ما بودیم و ریشه آن را باید از نظر اینها در دهه 60 جستجو کرد.

تنش با قدرت‌های فاسد از نظر امام مطرح بود و نه تنش با دولت و ملت‌ها، برخی اصل این شعارها را عامل دشمنی و تحریم‌ها می‌دانند و می‌گویند بعد از دهه 60 انقلاب تمام شده است، راه حل مشکلات اقتصادی از نظر اینها داخلی نیست و کلید حل مشکلات اقتصادی در پاریس و لندن و واشنگتن است و در اختیار نخبگان نیست و کلید بیرون کشور است. این تفکر، عادی سازی روابط، انقلاب زدایی، مکتب زدایی از روابط بین الملل و ارزش زدایی از مناسبات با جهان خارج و آمریکا را مطرح می‌کند.

دیدید آل سعود گفت جمهوری اسلامی باید مشخص کند حکومت است یا انقلاب، جواب این است که ما یک حکومت انقلابی هستیم، اما برخی به همین جمع بندی آل سعودی رسیده‌اند و راه حل مسائل اقتصادی را در انتخاب میان انقلابی بودن و یا حاکم بودن جستجو می‌کنند زیرا حاکم انقلابی بودن سخت است و هزینه دارد.

اگر این گونه بود چه نیازی به چند صد هزار شهید بود؟ اگر قرار بود جلب اعتماد آمریکا شود چرا شما؟ خود شاه که بهتر بود زیرا اگر وی می‌ماند خاطر آمریکا جمع تر بود، اگر قرار بود پیشرفتی صورت بگیرد باید زمان شاه صورت می‌گرفت. ده‌ها هزار مستشار در این کشور بودند اما دانشگاه‌های ما تولید علمی نداشتند و صادرات‌مان جر نفت نبود.

امام جواب شما را از همان اول داد و قبل از آن قرآن جواب شما را داده است، این اندیشه می‌گوید غرب به تعهداتش وفا می‌کند و هر چه بارها دیده‌اند که عمل نمی‌کنند باز می‌گویند عمل می‌کنند و می‌گویند آمریکا با ما مشکل ذاتی ندارد و باید حمایت قاطعی نیز از جنبش آزادی بخش یمن و سوریه و بحرین نکنیم زیرا به ما ربط ندارد و باید به غرب اطمینان دهیم کاری به اینها نداریم و اطمینان دهیم که حتی قدرت دفاعی خودمان را نیز تقویت نمی‌کنیم و موشک نمی‌سازیم.

آمریکایی‌ها پیغام می‌دهند که اگر می‌خواهید اقتصاد شما خوب شود نهادهای انقلابی را منحل کنید و از زمان امام نیز این را می‌گفتند، 80 درصد مردم شما در انتخابات باشند این دموکراسی را قبول نداریم و باید حقوق اقلیت‌های جنسی را نیز رعایت کنید!، اینها مسئله احکام قطعی اسلام را نیز مانع اقتصاد می‌دانند. مگر با ترکیه همین کار را نکردند و نگفتند باید اقرار کنید زنای محصنه جرم نیست؟

به ترکیه گفتند این را قبول کن تا تصمیم بگیریم جزو اتحادیه اروپا بشوی یا نه؟ فکر می‌کنند اگر حتی این همه عقب نشینی بکنیم آنها به ما کمک می‌کنند، خود آمریکا 50 میلیون آدم گرسنه دارد، چه کسی می‌تواند و می‌خواهد به شما کمک کند؟ اما ساده لوحی در این زمینه وجود دارد.

اینها با اصل نظام مخالف بودند و تا زمانی که دست از ماهیت انقلابی و اسلامی خود برنداریم اینها از ما راضی نمی‌شوند و باید بگوییم غلط کردیم انقلاب کردیم و برای اینکه درس عبرت بقیه شویم عقب نشینی بیشتری می‌خواهند.

اقتصاد مقاومتی یک اصطلاح من درآوردی نیست، بلکه در علم اقتصاد کلاسیک و اقتصاد آکادمیک غرب، صحبت از مقاوم سازی اقتصاد است، فرض کنید ما ابرقدرت منطقه نیستیم و یکی از چهار قدرت جهان در تعیین سرنوشت جهان نیستیم که همه اینها را هستیم و این را خود دشمنان اعتراف کرده‌اند، در این بازار سیاه و ناسالم جهان، اقتصاد یک کشور اگر قدرت انعطاف علمی و اقتصادی نداشته باشد شکست می‌خورد.

اقتصاد قوی باید منعطف باشد. اقتصاد مقاومتی یعنی اقتصاد کشور شکننده نباشد و فرمان آن دست خارج نباشد و معطوف به منافع ملی ما باشد و رو به رشد باشد. همه اقتصادهای موفق به نحوی هستند که در برابر تلاطم بین الملل مقاوم باشند. اقتصاد مقاومتی عیوب خود را سریع پیدا می‌کند و آسیب پذیری را کاهش می‌دهد و تولید و توزیع را فعال می‌کند و بانک‌ها و مالیات را سیاستگذاری مجتهدانه و به روز می‌کند.

نظریه پردازان می‌گویند اقتصاد در صورتی پیشرفت می‌کند که شکننده نباشد، اقتصاد مقاومتی مبنای کاملاً علمی دارد.

جنگ اقتصادی کاملاً وجود دارد و باید در برابر آن آماده باشیم، در ادارات حکومتی ما باید شعبه قرارگاه اقتصادی وجود داشته باشد تا مقابل سقوط تولید کننده را بگیرد.

باید مقابل عوامل ضدتولید و مقابل کسانی که رشد تولید را مانع شده‌اند ایستاد، مقام معظم رهبری فرمودند نزدیک 60 درصد کارگاه‌ها تقریباً خوابیده است و با وجود عقب نشینی مقطعی و تاکتیکی در مسائل هسته‌ای، این طرف به تعهدات خود عمل کرده است و طرف مقابل خیر و تحریم‌ها را به شکل مختلف بازمی‌گرداند و نامزدهای ریاست جمهوری آمریکا نیز نشان دادند به این قرارداد پایبند نیستند اما هنوز هم برخی کلید را دست آمریکایی‌ها می‌دانند و حتی اگر وفا کنند مشکل حل نمی‌شود، مشکل در داخل کشور باید حل شود.

اگر تمام تحریم‌ها را بردارند، تمامی موانع برداشته شد و تازه فضا برای کار باز شده است، مانع برداشته شدن به معنای حرکت که نیست، حرکت در درون باید انجام شود، موانع بوروکراتیک باید برداشته شود، صد مانع به اسم استعلام برای تولیدکننده نگذارید.

کاری کنید که اگر کسی توان و سرمایه دارد با رغبت سراغ شما بیاید، مدارک را یک بار از وی بخواهید، رفع موانع تولید احتیاط است، اگر راست می‌گوئید در برابر واردات احتیاط کنید، چرا گرانترین ماشین‌های دنیا در تهران جولان می‌دهد؟ تشریفاتی ترین کالاهای دنیا در کشور ما است. این کشوری است که تحریم است؟

اینها خیانت و یا حماقت است، پیشنهاد این است که یک قرارگاه قوی بیاید و موانع تولید را بردارد، بروید از اینها سوال کنید تا بگویند چرا. عمده موانع دولتی و حکومتی و واردات و مالیات و سیاست غلط بانک‌ها است.

کلید در داخل کشور است و نه در واشنگتن، آنها به شما کلید نمی‌دهند بلکه قفل می‌دهند، چرا آمریکا باید منافع و خیر ما را بخواهند؟ منطقی است؟ چرا دنبال منافع خود هستند؟ بخشی از سیاست‌های ما مانع اقتصاد مقاومتی هستند و بدون برداشتن اینها اقتصاد مقاومتی شکل نمی‌گیرد، خصومت‌هایی علیه اقتصاد مقاومتی وجود دارد که باعث ناکارآمدی می‌شود.

رسیدن به اهداف بدون اقتصاد مقاومتی، یعنی اقتصاد علمی و آگاهانه و عدالت محور و توام با عزت امکانپذیر نیست، تحریم‌ها از سال 58 شروع شد و ربطی به مسائل هسته‌ای نداشت، چند ماه پس از انقلاب تحریم‌ها شروع و در سال‌های اخیر تشدید شد، اما از ابتدای انقلاب بود.

اگر اقتصاد داخل درست مدیریت شود در برابر تحریم‌ها از پای در نمی‌آییم، اگر خانواده دارای مشکل اقتصادی بودجه خود را درست تنظیم نکند قطعاً شکست می‌خورد.

ژاپن و آلمان حتی الان هم استقلال ندارند، اما پیشرفت اقتصادی آنها به‌خاطر این بود که مصرف کمتر و تولید بیشتر داشتند و با کار به اینجا رسیدند، فرض کنید رئیس جمهور بعدی آمریکا آمد و همه تحریم‌ها را برگرداند، این احتمال که هست، آیا با امید و شادی کاذب ایجاد کردن، اقتصاد کشور راه می‌افتد و یا این فریب افکار عمومی است.

فرض کنید همه پولها برگشت، اگر الگوی مصرف درست نشود تمام این پول تمام می‌شود و به واردات و تورم می‌افزاید، باید واقع بین باشیم و امیدوار، اینها با تحریم می‌خواستند بیکاری و تورم را افزایش دهند و رفتار جمهوری اسلامی را تغییر دهند و مردم را خسته کرده و به آنها تلقین کنند که اگر شعار مرگ بر آمریکا نباشد شما همه میلیاردر هستید.

هدف بعدی اینها تغییر اصل حکومت است و حتی در انتخابات هم حضور داشتند و لیست دادند، آنها گفتند باید کسانی که همفکر ما هستند آنها بیایند و نه آنهایی که بر سر مبانی انقلاب هستند ولی این معنایش این نیست که لیست‌های داده شده در انتخابات، لیست انگلیسی و آمریکایی بود.

آنها می‌گویند اگر می‌خواهید اقتصادتان با یک «بِشکن» حل شود با صدای آرام بگویید اشتباه کردیم و بعد می‌گویند همین را بلند بگویید، آنها دنبال تغییر میان مدت و بلندمدت هستند و اینها همان استکبار قرآنی هستند.

قصص قرآنی نیز ناظر به آینده برای درس دادن به ما است، با کسانی روبرو هستیم که طرح‌های سعادتبخش را واژگون و ارزش‌ها را نابود می‌کنند و لباس اصلاح پوشیده‌اند و قرآن راجع به همین‌ها می‌گوید. اینها هدفشان دنیا است و به آخرت کاری ندارند و حریص ترین موجودات برای ماندن در این دنیا هستند.

اینها طرفدار ایدئولوژی «حسنة الدنیا» هستند، چرا کسانی فکر می‌کنند اینها دشمن نیستند و به اینها می‌توان دل باخت؟ اینها کافر و منافق هستند و قرآن به اینها اشاره کرده است. چرا به اینها اعتماد می‌کنید و لبخند می‌زنید؟ وقتی لبخند زدی و قدم زدی رویت می‌شود بگویی مرگ بر آمریکا؟ حد نگه داریم، مذاکره روشن بود برای چه بود، برای مسئله هسته‌ای بود نه در حوزه دیگری و نه در مقدمه احیای رابطه با آمریکا.

کسانی به قصد خدمت به کشور، می‌گویند آمریکا دشمن انقلاب اسلامی نیست، باید تکلیف‌‍مان را روشن کنیم و این مسئله در تصمیمات اقتصادی ما دخالت دارد. اینها دشمن هستند یا نه؟ برنامه آینده چیست؟ پیشرفت در اقتصاد مقاومتی است یا در سازش اقتصادی؟

قرآن می‌فرماید اینها هر پیمانی که با شما می‌بندند در نخستین فرصت آن را زیر پا می‌گذارند، صهیونیست‌ها کتاب خدا و دین را زیر پا می‌گذارند و دنبال علمی هستند که به دیگران صدمه بزنند.

الگوی مصرف ما بسیار خطرناک است و جزو ملت‌های مسرف هستیم و خدا از اسراف کننده بدش می‌آید، طبق آمار جهانی و داخلی جزو مصرف کننده ترین ملتهای دنیا هستیم و با این طرز مصرف نمی‌توانیم به اقتصاد مقاومتی ادامه دهیم، بسیاری از خانواده‌های غیرمسلمان را دیده‌ام که مصرف کمتری از ما دارند.

ما طبقه محرومی داریم که ندارند مصرف کنند اما بسیاری بیش از نیاز مصرف می‌کنند، ملت ایران مصرفش از تولید و واردات از صادراتش بیشتر است، در کشورهای پیشرفته دیده‌ایم که ساده تر زندگی می‌کنند، در حوزه انرژی، ایران جزء 10 یا 12 کشور پرمصرف جهان است.

ایران سه برابر متوسط جهان انرژی مصرف می‌کند، هر10 سال هم مصرف انرژی در کشورمان دو برابر می‌شود و این یعنی مصرف انرژی ایران 5 برابر اندونزی پرجمعیت ترین کشور مسلمان دنیا است.

مصرف سرانه انرژی ما دو برابر چین و چهار برابر هند است، مصرف سرانه برق در ایران سه برابر میانگین جهانی است، ما جزو 16 کشور پرمصرف برق در جهان هستیم و سومین مصرف کننده گاز در جهان هستیم.

ظرف 7 سال، مصرف گاز در ایران 2.5 برابر شده است، در آب، از 70 درصد کشورهای جهان مصرف بیشتری داریم، مشکل آب خوردن و کشاورزی در 20 سال آینده داریم، مصرف نان ایران سه برابر اروپایی‌ها است، ایران بالاتر از میانگین جهان شکر مصرف می‌کند و در مورد روغن هم همین طور.

مصرف در کشور سال به سال بیشتر می‌شود، تولیدکننده ما تا به مشکلی می‌خورد تولیدش را کم می‌کند و قاچاق هم کنترل نمی‌شود و کالای تجملی روز به روز بیشتر مصرف می‌شود. ملتی که مشکل تروریسم را حل کرد مگر نمی‌تواند قاچاق را حل کند؟

اقتصاد و تولید نباید سیاستش دائم عوض شود، هر انتخاباتی که می‌شود از یک سال مانده به انتخابات، فضا انتخاباتی می‌شود و بعد، زمان صرف تصفیه و تغییر اتوبوسی هستیم و بعد هم زمینه سازی برای انتخابات بعد، دولت و مجلس باید اختیاراتش مشخص شود، نمی‌توانیم یک سیاست بانکی اعلام کنیم و بعد رهایش کنیم باید تولیدکننده وضعیتش مشخص باشد، از سوی دیگر نظارت بر قوانین باید شکل بگیرد، ما خلاء قانونی نداریم، تراکم قانونی داریم و اجرا نمی‌شود. نظام پاداش و تنبیه باید برقرار شود.

 

* برگزیده سخنرانی حسن رحیم پور ازغدی پیش از خطبه‌های نماز جمعه مشهد مقدس در صحن جامع رضوی، 1395/1/6

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۳:۰۰
محمد رضا عابدی
  نویسنده : محمود کریمی بیرانوند


5 نکته درباره مفهوم اقتصاد مقاومتی در بیانات نوروزی رهبر معظم انقلاب

 

اعمال تحریم‌های یک‌جانبه و محدودیت‌های مالی و تجاری، همواره یکی از ابزارهای غیرقانونی نظام سلطه برای وارد آوردن فشار به نظام جمهوری اسلامی ایران در طول سی و دو سال گذشته بوده و مرتباً بر حجم این تحریم‌ها افزوده است. این وضعیت با اجرای تحریم خرید نفت، بانک مرکزی، کشتیرانی، بیمه و... از سوی نظام سلطه به اوج خود رسید.

شاید بیراه نباشد که بیان شود تحریم بانک مرکزی یک کشور در واقع به معنای شلیک نخستین موشک به کشور مقابل برای شروع جنگ اقتصادی است. در مقابل اتخاذ چنین رویکردی از سوی غرب، مقام معظم رهبری بحث اقتصاد مقاومتی را مطرح و آن را یک روش مهم در تغییر مسیر حرکت اقتصادی کشور عنوان کردند. تعریف اقتصاد مقاومتی به‌عنوان تشخیص حوزه‌های فشار و متعاقباً تلاش برای کنترل و بی‌اثر کردن آن‌ها و در شرایط آرمانی تلاش برای تبدیل این فشارها به فرصت است.
اقتصاد مقاومتی در راستای کاهش وابستگی‌ها و تأکید روی مزیت‌های تولید داخل و تلاش بر خوداتکایی است.این موضوع البته در شرایط پسابرجام هم به قوت خود باقی است و ایشان بارها در مقاطع مختلف به اهمیت آن اشاره کرده‌اند. علت این مسئله هم کاملاً روشن است: وضعیت بیمار اقتصادی کشور. نگاهی به آمارهای اقتصاد کلان و خرد نشان می‌دهد که اقتصاد ایران با مشکلات عمیق و ساختاری روبرو است که با رویکرد کنونی حاکم بر فضای کشور حل‌شدنی نیست، اگرچه بتوان برای دوره کوتاهی با مسکن‌های کوتاه‌مدت آن را آرام کرد.
مروری بر برخی متغیرهای اقتصادی خود نشانگر این موضوع است. بر اساس گزارش اخیر مرکز پژوهش‌های اقتصادی مجلس، متوسط رشد اقتصادی کشور از سال 1387 تاکنون 1.06 درصد بوده است. همچنین متوسط درآمد حقیقی ناخالص سالانه خانوارهای شهری و روستایی از سال 1386 تا 1393 روند نزولی داشته است. متوسط رشد تشکیل سرمایه ثابت از سال 1388 تا انتهای 1393 %2.8- بوده است. صادرات غیرنفتی نیز نسبت به سال گذشته کاهش‌یافته است. رشد بخش خدمات هم که بیش از نیمی از تولید ناخالص داخلی را تشکیل می‌دهد در سال 94 ، %2- را نشان می‌دهد. همچنین بخش صنعت هم رشد منفی 3% را نشان می‌دهد.
همچنین رشد اقتصادی در سال 1394 قطعاً منفی خواهد بود که البته آمار دقیق آن به‌صورت مختلف بیان می‌شود. این آمارها و واقعیت‌های درون جامعه نشان می‌دهد که کشور علیرغم پیشرفته‌ای بسیار خوب اقتصادی، البته با مشکلاتی روبروست که بیشتر به ساختار اقتصادی کشور بستگی دارد. نویسنده اعتقاد دارد که مهم‌ترین اقدامی که مجموعه قوای سه‌گانه و بخصوص دولت باید برای عملی شدن اقتصاد مقاومتی انجام دهند، مردمی کردن اقتصاد است که موضوع محوری اقتصاد مقاومتی به شمار می‌رود. اما در راستای عملیاتی شدن اقتصاد مقاومتی به چند نکته اشاره می‌شود:
 
1- برای آنکه یک نظریه یا یک گفتمان در عرصه عملیاتی به منصه ظهور برسد باید چند مرحله را طی کند. اولین مرحله تشخیص مسئله است. این کار توسط امام خامنه‌ای مدظله‌العالی انجام شد. درست است که اولین بار واژه اقتصاد مقاومتی در سال 1389 توسط ایشان بیان شد، اما بیان حقائق جنگ اقتصادی در سال 1386 زمانی که شرایط اقتصادی و سیاسی کشور در شرایط مناسبی قرار داشت به‌عنوان یکی از مسائل اساسی کشور بیان می‌گردد. به‌هرحال اعمال تحریم‌های گسترده و بی‌سابقه خود نشان از تشخیص صحیح و به‌موقع است.
 
2- بعد از تشخیص که به‌درستی انجام شد نوبت به تبیین مسئله می‌رسد.کاری که باید توسط اصحاب دانشگاه، حوزه و خود شخص نظریه‌پرداز صورت بگیرد. متأسفانه در این حوزه تنها خود امام خامنه‌ای مدظله‌العالی به این امر مبادرت ورزیدند.
نخبگان دانشگاهی و حوزوی بسیار اندک و کم‌رمق در این عرصه ورود پیدا کردند که جای بحث تفصیلی آن در این مقال نمی‌گنجد. برخی از مؤلفه‌های اساسی که ایشان در مقاطع مختلف بدان اشاره‌کرده‌اند کارآفرینی، حرکت در چارچوب برنامه بلندمدت، اجرای طرح‌هایی در جهت کاهش اسراف و وابستگی به خارج، مدیریت مصرف، کاهش وابستگی به نفت، مردمی سازی و توجه به بخش خصوصی، توجه به شرکت‌های دانش‌بنیان، حرکت در چارچوب جهاد اقتصادی و موارد متعدد دیگری است که در سخنرانی‌های مختلف در جمع اقشار مختلف بدان اشاره فرموده‌اند.
بیان دقیق هریک از این اهداف و مؤلفه‌ها خود نیازمند مشارکت همگانی نخبگان علمی است که متأسفانه نه ورود پیداکرده‌اند و نه شرایط مناسبی برای طرح و ارزیابی هرکدام در دانشگاه‌ها توسط نهادهای بالادستی تولید علم صورت گرفته است. اما با مجموع شرایطی که گفته شد می‌توان گفت که تبیین اقتصاد مقاومتی انجام‌شده است و یا حداقل به میزانی که برای پیشرفت میان‌مدت در امر اقتصادی نیاز است این کار صورت گرفته است.
 
3- تبلیغ مرحله بعدی در جهت عملیاتی شدن سیاست و مؤلفه‌های تبیین شده است. باید نهادهای فرهنگی، رسانه‌ای و مکتوب و مجازی در جهت به فعلیت رساندن ظرفیت‌های بالقوه کشور به امر اطلاع‌رسانی، شفاف‌سازی و مهندسی فرهنگی در امر اقتصاد مقاومتی بپردازند.
رصد اقتصاد مقاومتی و بیان مسائل و مشکلات اساسی پیش روی آن‌هم از دیگر وظایف این قسمت است. به‌عبارت‌دیگر رساندن و مفهوم‌سازی عام اقتصاد مقاومتی و پایش و نظارت عمومی بر آن به‌صورت دوطرفه از کارهای مهمی است که باید در این بخش صورت بپذیرد. پرواضح است که نقش رسانه‌های جمعی، صداوسیما، فضای مجازی و نهادهای فرهنگی دولتی و غیردولتی در این حوزه بسیار پررنگ است. برنامه‌ریزی دقیق صداوسیما با همکاری نهادهای دولتی برای پررنگ کردن نقش مردم در اقتصاد و برجسته‌سازی مفهوم «تربیت اقتصادی» از مهم‌ترین اقداماتی است که باید در این حوزه انجام بپذیرد.
گلایه‌های گاه‌وبیگاه صداوسیما از عدم تخصیص بودجه دولت که منجر به مسائل اساسی شده است یکی از مصادیق عدم همکاری در این حوزه است. خود این کار باعث شده است که صداوسیما به تبلیغات برندهای خارجی روی بیاورد که قطعاً باسیاست‌های تبلیغ مصرف کالای داخل که پشتوانه شرعی و عقلی دارد در تناقض باشد.
 
4- تثبیت گام بعدی در اجرایی شدن سیاست‌های نظریه اقتصاد مقاومتی است. مهم‌ترین نکته در فهم تثبیت نظریه اقتصاد مقاومتی کلمه «باور» است. تثبیت به این معناست که باید همه ارکان نظام از دولت و ملت به این باور رسیده باشند که تنها اقتصاد مقاومتی و تکیه به ظرفیت‌های درونی است که می‌تواند برگه برنده ملت ایران در آینده انقلاب اسلامی باشد و نه چیز دیگری. این موضوع از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است و اتفاقاً به نظر می‌رسد پاشنه آشیل دولت و نخبگان دانشگاهی و حوزوی کشور همین مسئله است.
شاید کمتر کسی در کشور وجود داشته باشد که به وجود مسائل و مشکلات اقتصادی در کشور اذعان نکند. اما مسئله آنجایی است که نسخه مورد نظر حل مسائل اقتصادی باید پیچیده شود. به نظر می‌رسد مشکل دولت و نمایندگان اقتصادی آن در عدم دانش اقتصادی یا عدم توجه به حل مسائل اقتصادی کشور نیست، دیدگاه و باور به چگونگی حل مسائل است که تغییر را ایجاد می‌کند.
رئیس محترم جمهور در آخرین سخنرانی خود در هیئت دولت به‌عنوان یکی از مؤلفه‌های رونق اقتصادی به مسئله افزایش فروش نفت اشاره کردند. همچنین ورود تجار و بازرگانان کشورهای مختلف، افزایش واردات و غیره همه نشانگر یک دیدگاه خاص است: تکیه به توان بیرونی برای رشد اقتصادی. باور به ظرفیت‌های اقتصادی کشور و وجود توان جامع‌ومانع داخلی برای پیروزی در جنگ اقتصادی در بدنه دولت و وزرای محترم آن دیده نمی‌شود. این موضوع در بیانات امام خامنه‌ای مدظله‌العالی بارها و بارها به طرق مختلف بیان‌شده است. نباید این‌گونه تصور کرد که بدنه اقتصادی دولت در صدد حل مشکل اقتصادی کشور نیست یا اینکه دانش کافی را ندارند، بلکه مسئله اساسی این است که باید ابتدا پذیرفت که ما می‌توانیم و سپس به فکر برنامه‌ریزی بود.
دم از اقتصاد مقاومتی زدن و عدم حمایت از تولیدکنندگان داخلی تناقض ذاتی اقتصادی به همراه دارد. رونق اقتصادی در سال 95 و همزمان نرخ سود بالای بانکی و کاهش رشد صادرات غیر نفتی و واردات بی‌رویه کالاهای اساسی یکی به نعل و یکی به میخ زدن است که نتیجه‌ای جز اتلاف زمان دولت و افزایش مشکلات اقتصادی در پی ندارد. هرچند که ممکن است در کوتاه‌مدت اثرات اندکی داشته باشد. مسئولان باور داشته باشند که اقتصاد مقاومتی تنها نسخه است و سپس برنامه‌ریزی کنند، در غیر این صورت درخواست می‌شود که نام اقدامات اقتصادی خود را اقتصاد مقاومتی نگذارند و نسخه موردنظر خود را عملیاتی کنند.
 
5- تعمیق به‌عنوان آخرین مرحله در عملیاتی شدن اقتصاد مقاومتی باید صورت بپذیرد. عملیات در اقتصاد مقاومتی زمانی رخ می‌دهد که از مرحله باور گذشته و مجموعه نهادهای مردمی و حکومتی در کشور با اعتقاد راسخ به اهمیت آن پای به عرصه عملیات بگذارند. در این مرحله همه ارکان کشور و ساختارهای مردمی و حکومتی باید عملیات خود بشناسند و آن را به نحو صحیح انجام دهند.
نگاهی به عملکرد دولت در این دو سال و نیم نشان می‌دهد که حرکت خاصی در جهت عملیاتی شدن اقتصاد مقاومتی صورت نگرفته است. طرح توزیع شکست‌خورده سبد کالا، خالی کردن انبارهای خودروسازان بدون اندک توجهی به افزایش سطح کیفیت آنان، رکود بی‌سابقه، فضای نا اطمینانی سرمایه‌گذاری و حال زار اقتصادی کشور خود گواه این مطلب است.
درنهایت به دولت به‌عنوان مهم‌ترین کنشگر اقتصادی کشور و محور اصلی چرخیدن چرخ زندگی مردم پیشنهاد می‌گردد که برای اقدام و عمل در عرصه عملیاتی اقتصاد مقاومتی تکلیف خود را با مراحل 2 تا 5 روشن کند. دولت باید برای هر یک از این مراحل برنامه‌ریزی دقیق و زمان‌بندی‌شده داشته باشد و اهداف دست‌یافتنی و عملیاتی طراحی کند. هنوز دولت حتی یک سند اقتصاد مقاومتی ناقص نیز طراحی نکرده است. شاید به همان دلیل باور نداشتن به اصل موضوع باشد. کتابی به‌عنوان برنامه اقتصاد مقاومتی در هیئت‌وزیران در سال 93 به چاپ رسید که بعدها خود دولتی‌ها هم آن را به انبارها فرستادند.
به‌عنوان‌مثال عملیاتی به دولت پیشنهاد می‌گردد که مشخص کند که حدود 500 هزار میلیارد تومان نقدینگی که در دو سال و نیم با شیب بسیار عجیبی افزایش پیدا کرده است در کجاست و چه استفاده‌ای از آن می‌شود؟ اگر به گفته برخی از مسئولان در بانک‌های کشور است و بلااستفاده مانده پس چرا ایجادشده است؟ شفاف بیان شود که این حجم عجیب نقدینگی در اختیار چند هزار نفر قرار دارد؟ به نظر می‌رسد که اگر دولت همین یک اقدام را در سال 95 انجام دهد و این حجم نقدینگی را با نظارت دقیق به سمت تولید جهت‌دهی کند بسیار از مشکلات اساسی کشور ازجمله رکود و تورم و کمبود تقاضای مؤثر در کشور حل می‌شود.
همچنین توجه به مؤلفه مردمی کردن اقتصاد و بخش خصوصی، کاهش وابستگی به دلارهای نفتی، بیکاری و تلاطم‌های بازار ارز کاهش پیدا می‌کند. به نظر می‌رسد دولت محترم در حدود سه سال اخیر آن‌قدر مشغول انجام امور مربوط به سیاست خارجه خود بوده است که هنوز فرصت تفکر در مورد اقتصاد را نداشته است. البته حل کردن مشکلات اقتصادی با نسخه سیاست خارجه هم در همان اعتقاد بنیادین اقتصاددانان دولت نشئت می‌گیرد. آنچه در حال حاضر بسیار حائز اهمیت است این حقیقت است که مردم همچنان منتظر حل مسائل اقتصادی کشور هستند و این کار میسر نیست مگر با اقدامات عملیاتی در حوزه نظریه اقتصاد مقاومتی.
 
منبع: برهان
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۲:۵۹
محمد رضا عابدی
مقالات سال اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل
نویسنده : دکتر سید پرویز جلیلی کامجو

آیا مدیران دولت یازدهم با روش کنونی می‌توانند منویات رهبر معظم انقلاب را محقق کنند؟

 
مقدمه
ارزیابی شاخص‌های اقتصاد مقاومتی مبتنی بر اصول 24 گانه سیاست‌های اقتصاد مقاومتی، نشان می‌دهد که اقتصاد مقاومتی در طول تقریبا سه سال گذشته در مقام اقدام و عمل در حد شعار باقی مانده است و دولت اقدامات عملی جهت نیل به اصول اقتصاد مقاومتی به صورت موثر انجام نداده است. زیرا اقتصاد مقاومتی یک مسلک و روش بلندمدت است نه شوک درمانی و مُسَکن اقتصادی.
متاسفانه اقدام شعاری و عدم التزام عملی به اصول اقتصاد مقاومتی، در بین مدیران میانی کشور به شدت قوی‌تر از مدیران ارشد کشوری است. اگر طبق بیانات مقام معظم رهبری هدف از اجرای اقتصاد مقاومتی مقابله با دشمنان در بُعد اقتصادی است، این شیوه اجرای اقتصاد مقاومتی بسیار سخت و بعید می‌تواند اهداف مورد نظر نظریه‌پرداز اقتصاد مقاومتی را عملی سازد.
اجرای اصول اقتصاد مقامتی باید در کنار حفظ قدرتمندانه روابط اقتصادی با سایر کشورهای جهان، منجر به قطع وابستگی شدید به استعمار و استکبار بین المللی گردد. اما روند کنونی اقتصاد ایران به شکلی نیست که چنین هدف مهمی را برآورده سازد و به همین دلیل است که مقام معظم رهبری در سه سال اخیر در اکثر سخنرانی‌ها بر عمل واقعی بر اصول اقتصاد مقاومتی تاکید نموده‌اند.
البته همان طور که ذکر شد اقتصاد مقاومتی را نمی‌­توان صرفا مقاومت اقتصادی (قطع روابط اقتصادی) دانست بلکه ایجاد امنیت و ثبات در اقتصاد و عدم تزلزل در برابر شوک­های خارجی اقتصادی، استقلال اقتصادی و شجاعت اقتصادی از شاخصه‌­های بارز اقتصاد مقاومتی است.
اقتصاد مقاومتی یک روش اندیشه و تفکر اقتصادی است که از زاویه خاصِ اقتصاد ایران، به تئوری‌های اقتصادی و برنامه‌ریزی توسعه (پیشرفت ایرانی-اسلامی) می‌نگرد و البته در صورت عملیاتی شدن، قابلیت صدور به کشورهای مشترک المنافع با ایران را نیز دارد.
اما تا زمانی که این شیوه تفکر یک تجربه موفق نداشته باشد به سختی می‌تواند به عنوان یک روش و الگوی اقتصادیِ مقابله با امپریالیست جهانی، به جهانیان عرضه گردد و فعلا اقتصاد ایران فاصله چشمگیری با این تجربه موفق دارد.
 
پیش شرط‌های اقدام و اجرای اصول اقتصاد مقامتی در اقتصاد ایران
عملیاتی نمودن اصول اقتصاد مقامتی نیاز به پیش شرط‌هایی دارد که در صورت عدم تامین این پیش شرط‌ها اقتصاد مقاومتی کماکان به صورت حقیقی عملیاتی نخواهد شد و در حد شعار به خصوص در بین مدیران میانی، باقی خواهد ماند.
 
1. مهم‌ترین پیش شرط اقتصاد مقاومتی بهبود شاخص‌های سرمایه اجتماعی است که پیش شرط‌های آتی نیز زیر مجموعه شاخص‌های سرمایه اجتماعی هستند.
 
2. عمل به قانون و اجرای قانون به صورت مساوی و برابر برای همه افراد و طبقات اجتماعی. متاسفانه اقتصاد ایران به یک اقتصاد رفاقتی و رابطه‌ای تبدیل شده است و قانون توسط طبقات ذی‌نفوذ محترم شمرده نمی‌شود.
 
3. اقدام علمی در جهت شایسته سالاری علمی واقعی در کشور به منظور بهره‌وری و کارایی بالاتر.
 
4. مبارزه با فساد، رانت و ویژه خواری در همه ابعاد شامل فساد اقتصادی و مالی، فساد اداری، فساد سیاسی و فساد اجتماعی و فرهنگی، اقتصاد ایران را از حرکت به سمت یک اقتصاد انگلی بازخواهد داشت.
 
5. تعریف دقیق، شفاف و قابل حفاظت مالکیت در اقتصاد ایران که این موضوع، وظیفه سنگین قوه قضائیه است که در طول سال‌های گذشته مورد غفلت و کوتاهی قرار گرفته است و پیشرفتی نیز در سال‌های اخیر در این شاخص مهم مشاهده نشده است. متاسفانه این نگرش وجود دارد که اجرای اصول اقتصاد مقاومتی وظیفه دولت و قوه مجریه است، اما باید تاکید نمود که در اقدام و عمل به اصول اقتصاد مقاومتی ابتدا مسئول اصلی قوه قضائیه است، سپس قوه مقننه و در صورت تامین اصول اقتصاد مقاومتی توسط این دو قوه، می‌توان از قوه مجریه انتظار اقدام و عمل در راستای اصول اقتصاد مقاومتی داشت.
 
6. در نهایت موثرترین پیش شرط عملیاتی نمودن اصول اقتصاد مقاومتی جلوگیری از تقویت دولت شماره دو یا شبه دولت در اقتصاد ایران است. تا زمانی که بخش خصوصی واقعی در اقتصاد مشارکت نداشته باشد، رشد اقتصادی درون‌زا به وقوع نمی‌پیوندد، تولید و رقابت تقویت نمی‌گردد، درآمد و ثروت عادلانه توزیع نمی‌شود و بیکاری بلندمدت و گرانی (نه تورم) کاهش نمی‌یابد. در کنار انحصار مستقیم دولتی در بخش عمده اقتصاد ایران، انحصار غیرمستقیم شبه دولتی، فضای اقتصاد ایران را برای حضور بخش خصوصی واقعی بسیار سخت، غیرممکن و مسموم ساخته است.
 
در عمل پس از ایجاد پیش شرط‌ها باید از فعالیت‌های تکراری که مدیران میانی به نام اقتصاد مقاومتی در گزارش‌های خود به مدیران بالاتر و ارشد تحویل می‌دهند، اجتناب نمود و اطلاعات صحیح، دقیق و به موقع به مقامات اقتصادی و سیاسی و کارگزان اقتاد داد.
متاسفانه بیشتر سازمان‌های دولتی فعالیت‌های تکراری سابق خود را فقط با تغییر نام و تیتر فعالیت‌ها و دستکاری داده‌ها و اطلاعات اقتصادیدر قالب اجرای اصول اقتصاد مقاومتی به مقامات بالاتر و کارگزاران اقتصادی تحویل می‌دهند به طوری که اصول اقتصاد مقاومتی در حلقه اول مدیریتی کمرنگ و نابود می‌گردد زیرا در سطوح مدیران میانی سازمان‌های دولتی به برگزاری همایش، نشست، کارگروه و بخش‌نامه اکتفاء می‌نمایند. به این ترتیب به منظور اقدام عملی در جهت اجرای اصول اقتصاد مقاومتی باید حلقه مفقوده اقتصاد مقاومتی در بروکراسی عریض و طویل دولتی را کشف و ترمیم نمود و بر درک و فهم اقتصاد سیاسی مدیران میانی در سیستم جمهوری اسلامی ایران افزود و مطمئنا این کار جز با اجرای شایسته سالاری علمی اتفاق نخواهد افتاد.
البته در طول 4 دهه اخیر ضعف مدیران میانی در کنار اضمحلال شایسته سالاری، با ارتقاء جایگاه این مدیران به سطوح بالاتر، به سطح مدیران ارشد نیز تقریبا انتقال یافته است.
 
راهکارهای عملیاتی در اجرای اصول اقتصاد مقاومتی
1. کاهش دخالت دولت در اقتصاد و عدم تعیین دستوری تعدیل کننده‌های خودکار در اقتصاد (قیمت، دستمزد، نرخ بهره و نرخ ارز).
 
2. افزایش رقابت و کاهش انحصار در بازارهای مختلف و صنایع مختلف، به طوری که نباید به بهانه‌های غیراقتصادی و حتی اقتصادی مانند حمایت از صنایع نوزاد، انحصار دولتی رو به گسترش باشد زیرا تا زمانی که تولیدکننده داخلی نتواند در بازار داخل با تولیدکننده‌های بین‌المللی رقابت کند مطمئنا نخواهد توانست در عرصه بین‌المللی نیز رقابت کند.
 
3. اقدامات عملی و موثر در جهت بهبود شاخص‌های فضای کسب و کار، زیرا تولید قلب تپنده اقتصاد است و تا زمانی که مشکلات و تنگناهای مالی و قانونی بخش تولید برطرف نگردد، خروج از رکود رخ نخواهد داد.
 
4. در بازار پول باید ساختار بانک‌ها اصلاح گردد و در درجه اول مطالبات معوق پیگیری و تسویه شود و از ایجاد مطالبات معوق جدید جلوگیری شود. همچنین باید به سمت استقلال بانک مرکزی از دولت پیش رفت تا نقدینگی از یک ثبات متناسب با رشد تولید ملی برخودار شود.
 
5. در بازار سرمایه - به خصوص بازار مسکن- باید با استفاده از ابزارهای نظارتی دقیق، از سفته‌بازی در این بازار کاست و با بهبود شاخص‌های فضای کسب و کار بازار مسکن، به ویژه تسهیل در تامین اعتبار و ایجاد تقاضای موثر، رونق را به این بازار برگرداند. بخش مسکن دارای بیشترین ارتباطات پسین و پیشین با سایر بخش‌های اقتصادی است و می‌تواند سهم بالایی در رشد اقتصادی درون‌زا داشته باشد.
 
6. در بازار مالی به عنوان زیرمجموعه‌ای از بازار سرمایه باید از رانت اطلاعاتی، نشت اطلاعات و دخالت دست‌های پشت پرده در روند حرکت بازار جلوگیری شود تا بازار اوراق بهادار بتواند در فضایی کارا به تامین امن سرمایه مورد نیاز بخش تولید بپردازد.
 
7. در بازار نیروی کار باید رفاه کارگران افزایش یابد و برخی ابعاد قانون کار اصلاح و بقیه قوانین کار به صورت دقیق اجرا گردد. دولت باید از دخالت در بازار کار خودداری نماید و به منظور کاهش بیکاری بلندمدت و بیکاری تحصیل‌کرده‌ها بر سهولت تولید در کشور تاکید نماید.
 
8. در بازار کالا و خدمات باید دخالت دولت کاهش یابد و دولت تعیین کننده قیمت کالاها و خدمات نباشد، البته عوامل تولید نیز نباید قدرت قیمت‌گذاری داشته باشند و قیمت باید در بازارهای آزاد در چارچوب قواعد اجتماعی تعیین گردد. باید از حجم دولت کاسته شود. زیرا دولت بزرگ‌ترین عرضه کننده و بزرگ‌ترین تقاضاکننده در بازار کالا و خدمات است.
 
9. در بازار ارز نیز با اجرای سیاست ارزی شفاف و باثبات، یکسان‌سازی نرخ ارز، حذف دلالان و سفته‌بازان، استقلال بیشتر بانک مرکزی در اجرای سیاست‌های ارزی و حذف رانت و فساد در تخصیص ارز توسط بانک مرکزی ( البته در صورت یکسان‌سازی نرخ ارز به صورت خودکار حذف می‌گردد)، ریسک ناشی از نرخ ارز را در همه فعالیت‌های اقتصادی کاهش داد.
 
10. به منظور تقویت سرمایه‌گذاری‌های مستقیم و حتی غیرمستقیم خارجی باید فضای اقتصاد سیاسی ایران امن گردد. باید شرکت‌های چند ملیتی از سرمایه‌گذاری در ایران احساس نااطمینانی یا ریسک غیرقابل تحمل نداشته باشند. نمی‌شود کارگزاران اقتصادی داخل و خارج را فقط با تقویت انتظارات مثبت نسبت به آینده امیدوار نگه داشت بلکه با اقدام و عمل حقیقی باید فضای تولید در کشور را تسهیل نمود.
 
البته موارد مهم دیگری همچون اتخاذ سیاست‌های باثبات و شفاف تعرفه‌ای، طراحی یک نظام کارای مالیاتی، کاهش بدهی دولت و شرکت‌های دولتی به بانک مرکزی و سیستم بانکی و اجرای سیاست‌های کارای جمعیتی و حفظ بنیان خانواده، نیز از اقدامات موثر و راهکارهای عملیاتی جهت نیل به اصول اقتصاد مقاومتی است.
 
اقتصاد مقاومتی اقدام علیه استثمار داخلی و مقابله عملیاتی با استعمار خارجی
از بیانات مقام معظم رهبری در حرم مطهر رضوی (علیه السلام) چنین برداشت می‌گردد که در صورت عملیاتی شدن اصول اقتصاد مقاومتی نه تنها نظام جمهوری اسلامی می‌تواند با استعمارگران مقابله نماید بلکه با استثمارگران داخلی نیز مقابله عملیاتی خواهد شد. انحصار، رانت، فساد و تبیعض قانونی نمونه‌های عینی استثمار داخلی هستند. امروزه بخش‌های مختلف اقتصادی از جمله خودرو نمونه عینی استثمار اقتصادی هستند که باید در چارچوب اقدام و عمل به اصول اقتصاد مقاومتی با هر نوع انحصار طلبی به خصوص در بُعد اقتصادی و قانونی مقابله گردد.
همچنین به منظور مقابله با استعمارگران، تئوری و تجربه ثابت نموده است که مذاکره یک راه حل کوتاه‌مدت، ایستا، بی‌ثُبات و به لحاظ زمانی ناسازگار است و باید به اصول اقتصاد مقاومتی همچون افزایش صادرات غیرنفتی (تولید کالاهای پیچیده)، کاهش واردات به خصوص وارادت کالاهای غیرسرمایه‌ای، افزایش ارزش افزوده کالاهای صادارتی، بهبود بهره‌وری و کارایی، تاکید بر مزیت‌های نسبی اقتصاد ایران، افزایش مشارکت آحاد جامعه (بخش خصوصی واقعی) در فعالیت‌های اقتصادی به خصوص از طریق شرکت‌های دانش بنیان و شرکت‌های کوچک و متوسط (SME)، ارتقاء شاخص‌های عدالت اجتماعی و مبارزه با ویژه خواری، اصلاح نظام پولی- بانکی و اجرای سیاست باثبات ارزی به صورت عملی و حقیقی روی آورد تا ضربه‌پذیری اقتصادی کشور در بلندمدت و به طور باثُبات بهبود یابد.
واکنش‌های اقتصادی پس از برجام غرب نشان می‌دهد که غرب به اقتصاد ایران به چشم یک اقتصاد نوظهور و پناهنده به دامان نظام سرمایه‌داری می‌نگرد.
اما این شیوه رشد مبتنی بر بدهی (Debt Base Growth)که پس از برجام نشانه‌هایی از آن در روابط اقتصادی ایران با غرب مشاهده می‌گردد، در اقتصادهایی با نهادها و ساختارهای متفاوت با کشورهای غربی، تجربه‌های تلخی به بار آورده است که اقتصاد ایران در شرایط کنونی به هیچ عنوان تاب و توانایی تحمل چنین تجربه‌هایی را ندارد و نباید ضعف اقتصادی به مسیر نفوذ تفکر سرمایه‌داری و رشد مبتنی بر بدهی به اقتصاد ایران گردد.
 
اقتصاد مقاومتی مفهومی اقتصادی سیاسی: اقتصاد مقاومتی سیاسی
با دقت در بیانات مقام معظم رهبری در حرم مطهر رضوی (علیه السلام)، در مفهوم دقیق­تر می­توان از واژه اقتصاد سیاسی مقاومتی (political resistive economy) استفاده کرد زیرا اقتصاد مقاومتی یک مفهوم اقتصاد سیاسی است تا یک مفهوم محض اقتصادی. زیرا به دنبال راه‌حل­‌های اقتصاد سیاسی است که در عمل و کاربرد بتواند مبتنی بر اقتصاد اسلامی و اقتصاد توحیدی نه تنها بر بحران­های ایجاد شده در عرصه اقتصاد سیاسی فائق آید بلکه اقتصاد را در مسیری قرار دهد که آمادگی و آینده نگری لازم نیز اتخاذ شده باشد که این همان مسیر پیشرفت ایرانی- اسلامی خواهد بود. القای تفکر اقتصاد مقاومتی یک تدبیر هوشمندانه است تا مدیران ارشد و به خصوص مدیران میانی را از غفلت ایجاد شده در بخش اقتصاد برهاند.
 
جمع‌بندی
در نهایت باید تاکید نمود که پس از تقریبا سه سال از ابلاغ سیاست‌های کلی اقتصاد مقامتی، مجددا نامگذاری یک سال به نام اقتصاد مقاومتی، نشان می‌دهد که نظریه‌پرداز اقتصاد مقاومتی از عملکرد نظام اقتصادی در راستای اصول اقتصاد مقاومتی راضی نیست یا اصلا مسئولین و مدیران میانی مفهوم اصلی اقتصاد مقاومتی را به طور صحیح درک ننموده‌اند. البته نباید فراموش نمود که اقتصاد مقاومتی مختص دوره تحریم نیست، زیرا رفتار امپریالیست جهانی در 4 دهه گذشته نشان داده است که به نقطه مشترک با جمهوری اسلامی ایران نخواهد رسید و مهم‌ترین، موثرترین و آخرین ابزار خود یعنی فشارو تحریم‌های اقتصادی کماکان با بهانه‌های مختلف باقی خواهد ماند، پس تا زمانی که آرمان‌های انقلاب باقی است باید به طور عملی به اصول اقتصاد مقاومتی پایبند بود و با موفقیت در زمینه اقتصاد، نظام جمهوری اسلامی ایران نشان خواهد داد که این نظام دچار امتناع تفکر نیست و می‌تواند با تولید کالاهای پیچیده نه تنها قدرت رقابت‌پذیری بین‌المللی بالایی داشته باشد بلکه با تقویت سیستم اقتصادی یک حاشیه امنیت برای آرمان‌های فرهنگی و سیاسی انقلاب نیز ایجاد خواهد کرد.البته شرایط کنونی اقتصاد ایران فاصله بسیار زیادی با اصول اقتصاد مقاومتی دارد و از زمان ابلاغ سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی نیز در جبران این شکاف فعالیت خاصی توسط سه قوا انجام نشده است و انتظارات به آینده است!
 
منبع: برهان
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۲:۵۸
محمد رضا عابدی

یک) الگویی علمی متناسب با نیازها  


دو) درون‌زایی  

 


سه) مردم‌بنیاد بودن 

 

 


چهار) دانش‌بنیان بودن  

 

 


پنج) عدالت‌محوری  

 

 


شش) بهترین راه حل مشکلات 

 

 

 

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۱:۳۴
محمد رضا عابدی

مریم مسعود:

 رهبر معظم انقلاب اسلامی با نامگذاری سال 1395 به عنوان «اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل»، گشودن گره های اقتصادی کشور را در نظر داشتند؛ امری که از «همدلی و همزبانی دولت و ملت» در سال 94آغاز شد و با «اقدام و عمل» در سال 95 رنگ و بوی اجرا به خود خواهد گرفت.

در همه مقاطع سال 1394 نمودهای پررنگی از «همدلی و همزبانی دولت و ملت» خودنمایی کرد؛ البته این نمادهای همراهی و هماهنگی، یکی از لازمه های دهه پیشرفت و عدالت برای دستیابی به افق 1404 در سند چشم انداز 20 ساله کشور است.

سال 1394، مجموعه ای از تحولات از توافق هسته ای موسوم به «برجام» و لغو تحریم های هسته ای تا خلق حماسه سیاسی مردم در انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی و پنجمین دوره مجلس خبرگان رهبری را به خود دید.
عموما دولت ها زمانی می توانند در عرصه هایی چون موضوع اقتصاد به نتایج درخشان برسند که مردم گشایش هایی را در عرصه سیاسی رقم بزنند.
** رویکرد اقتصادی در نامگذاری سال ها
سال هاست رهبر معظم انقلاب اسلامی با نگاهی برآمده از رهنمودهای امام صادق (ع) و دیگر ائمه اطهار، بر اصلاح امور اقتصادی کشور تاکید کرده اند و گوشه ای از آن را می توان با دقت در نامگذاری سال های گذشته دید.
نامگذاری هایی چون «وجدان کاری و انضباط اجتماعی»، «انضباط اقتصادی و مالی»، «کار سازنده»، «صرفه جویی» و «پرهیز از اسراف» (از سال 1373 تا 1377)، «اقتدار ملی و اشتغال آفرینی» (1380)، «نهضت خدمتگزاری»، «پاسخگویی سه قوه به ملت ایران»، «همبستگی ملی و مشارکت عمومی» (1382 تا 1384) و «اتحاد ملی و انسجام اسلامی» (1386) در همین راستا بوده است.
از سال 1387 به بعد رهبر معظم انقلاب در نامگذاری سال ها، تاکید بیشتری بر جنبه های اقتصادی داشتند و تا سال 1394 نام های «نوآوری و شکوفایی»، «اصلاح الگوی مصرف»، «همت مضاعف؛ کار مضاعف»، «جهاد اقتصادی»، «تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی»، «حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی»، «اقتصاد و فرهنگ، با عزم ملی و مدیریت جهادی» و « دولت و ملت؛ همدلی و همزبانی» را برگزیدند.
** سال 1395؛ از همدلی و همزبانی تا اقتصاد مقاومتی
اکنون سال 1395 نام «اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل» را بر خود می بیند؛ امری که حضرت آیت الله خامنه ای از سال 1386 با هشدار درباره تمرکز دشمنان نظام بر مسائل اقتصادی توجه ها را به آن سو برگردانده بودند.
ایشان در شانزدهم شهریورماه 1389 در دیدار جمعی از کارآفرینان، پایه نخست اقتصاد مقاومتی را بنا نهادند و تاکید کردند «ما باید یک اقتصاد مقاومتی واقعی در کشور به وجود آوریم».
یادآوری این نکته در دیدارهای متعدد ایشان با گروه های مردمی، دولتی و اقتصادی (سوم مرداد 1390، سوم، هشتم و شانزدهم مرداد 1391، دوم شهریور 1391 و...) تکرار شد تا سرانجام ایشان در بیست و نهم بهمن ماه 1392 سیاست های کلی اقتصادی مقاومتی را در 24 بند ابلاغ کردند.
یک روز بعد نیز «حسن روحانی» رئیس جمهوری اسلامی ایران، در نامه ای با 11 بند دستورهایی برای اجرای این سیاست ها به معاون اول خود داد و تاکید کرد «لازم است بی درنگ، اقدام های بایسته برای جلب مشارکت گسترده همه نهادها و آحاد جامعه در فعالیت های اقتصادی برای دستیابی به رشد پویا و تحقق اهداف سند چشم انداز 20 ساله ساماندهی شود».
همچنین پنجم خردادماه 1394 «طرح نحوه پیگیری تحقق سیاست های اقتصاد مقاومتی» در مجلس شورای اسلامی تصویب شد و بیستم همان ماه به تایید شورای نگهبان رسید. رئیس جمهوری نیز چندی بعد این قانون را برای اجرا به وزارت امور اقتصادی و دارایی ابلاغ کرد.
همانگونه که در متن سیاست های ابلاغ شده رهبر معظم انقلاب آمده، اقتصاد مقاومتی بر پایه های علمی و بومی برآمده از فرهنگ انقلابی و اسلامی تدوین شده است تا «در بحران های رو به افزایش جهانی، الگویی الهام بخش از نظام اقتصادی اسلام را عینیت بخشد و زمینه و فرصت مناسب را برای نقش آفرینی مردم و فعالان اقتصادی در تحقق حماسه اقتصادی فراهم کند».
اقتصاد مقاومتی بر اصولی مانند کاهش وابستگی به نفت و گاز، درونزایی و برونگرایی، کارآفرینی و مشارکت همه جامعه، اقتصاد دانش بنیان و نوآوری، افزایش بهره وری اقتصادی و عدالت در زنجیره تولید تا توزیع و مصرف، برنامه ریزی برای تولید داخلی کالاهای اساسی و تنوع بخشی به منابع واردات، توسعه مناطق آزاد، تامین امنیت غذا و دارو، اصلاح نظامی مالی و... بنا نهاده شده است.
از سوی دیگر، با توجه به پیوند سه رکن «فرهنگ، سیاست و اقتصاد»، در اقتصاد مقاومتی بر اموری چون مدیریت مصرف با اصلاح الگوی مصرف، توسعه پیوندهای راهبردی با کشورهای همسو و همسایه، صرفه جویی، شفاف سازی اقتصادی، تقویت فرهنگ جهادی و گفتمان سازی بر پایه اقتصاد مقاومتی بویژه در محیط های علمی، آموزشی و رسانه ای تاکید شده است.
** برجام دو؛ زمینه پیاده سازی اقتصاد مقاومتی
رهبر معظم انقلاب اسلامی یکم فروردین ماه 1395 در پیام نوروزی خود بر تاثیر اقتصاد در عرصه هایی مانند «آسیب های اجتماعی و مسائل اخلاقی و فرهنگی» تاکید کردند و «مقاومت اقتصادی و اقتصاد مقاومتی» را راه علاج «مشکل رکود، تولید داخلی، بیکاری، گرانی و تهدیدهای دشمنان» دانستند.
رهبر انقلاب اسلامی شرط دستیابی به این توفیق ها را «کار و تلاش بر مبنای اقتصاد مقاومتی» دانستند و گفتند: لازم است اقدام و عمل کردن به برنامه های اقتصاد مقاومتی ادامه یابد و محصول کار «روی زمین» به مردم نشان داده شود.
بی شک در شرایط کنونی با توجه به دستاوردهای برجام و پساتحریم و همچنین حماسه های سیاسی ناشی از مشارکت مردمی در صحنه گردانی کشور، زمینه برای تحقق مطالبه های رهبر معظم انقلاب و رفع نیازهای مردم بیش از پیش فراهم آمده است.
در همین پیوند، رئیس جمهوری اسلامی ایران در سخنان نوروزی خود تاکید کرد «تحریم های بانکی، مالی، پولی، نفتی، پتروشیمی، بیمه، حمل و نقل و همه تحریم های هسته ای برداشته و شرایط برای فعالیت اقتصادی مردم آماده تر شد».
روحانی پس از برشمردن برخی دستاوردهای اقتصادی دولت در زمینه ایجاد آرامش مالی، کاهش تورم و رونق بازار بورس، با هدفگذاری برای رشد پنج درصدی اقتصاد، آن را عاملی برای رونق اقتصادی، فعالیت دوباره کارخانه ها و مزارع، اشتغالزایی برای کارگران بیکار و فارغ التحصیلان و در یک کلام، ایجاد «اشتغال پایدار» خواند.
وی سال 1395 را زمان آغاز «برجام دو» دانست و گفت: برجام دو همان اقدام مشترک ملی در داخل کشور است که با وحدت، آشتی و با همدلی شروع خواهد شد.
همانگونه که رهبر معظم انقلاب نیز در پیام نوروزی خود تاکید کردند، «اگر اقدام و عمل با برنامه ریزی درست همراه شود، یقینا در پایان سال آثار و نشانه های آن قابل مشاهده خواهد بود».
دولت از چندی پیش بر لزوم تدوین برجام دو برای برنامه ریزی در همه جنبه های اقتصاد مقاومتی تاکید کرده است و به نظر می رسد با توجه به رهنمودهای رهبر معظم انقلاب، ثمره همدلی و همراهی مردم، دولت و بخش های خصوصی و تعاونی در صورت تلفیق با اقدام و عمل شفاف، هدفمند و قانونمدارانه و تلاش همه جانبه، شکوفایی اقتصادی و بهبود معیشت عمومی و در نتیجه افزایش اعتماد درونی و اعتبار بیرونی برای نظام جمهوری اسلامی باشد.
منبع:ایرنا
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۰:۱۸
محمد رضا عابدی